foroosh-khodro

فروش خودرو

پيشنهاد فروش خودرو ميتسوبيشي ASX 2015

پيشنهاد فروش خودرو  ميتسوبيشي ASX 2015

ميتسوبيشي ASX در سال ۲۰۰۷، در نمايشگاه بين‌المللي خودروي آلمان، به عنوان يك ميتسوبيشي Concept-cX به نمايش گذاشته شد و بسياري از ايده‌هاي كلي درباره جزئيات طراحي اين خودرو نيز در ساخت آن به كار گرفته شده بود. اگرچه ميتسوبيشي هميشه به شكل خودرويي SUV عرضه مي‌شد، اين اولين بار است كه كمپاني سازنده آن خودرويي توليد كرده است كه مي‌تواند با ابعاد كوچك و فرم هاچ‌بكي كه دارد در رده كراس اورها قرار بگيرد.

 

 

مقدمه ميتسوبيشي ASX 2015

ساخت مدل ASX تصميم ساده‌اي براي ميتسوبيشي بود. جمع‌وجور بودن SUV اصلي‌ترين مزيت اين خودرو است و ميتسوبيشي ميراث مقبولي از خودروهاي كراس‌اور از خود به جاي گذاشته است. بنابراين شركت اين اشتباه را نخواهد كرد كه روي چنين خودرويي سرمايه‌گذاري كند. اما ساخت ASX نتيجه يك تصميم مشخص در زمينه كسب‌وكار نبود. احتمال اين‌كه اين خودروي ديفرانسيل جلو با موتور ديزلي ۱٫۸ ليتري پرطرفدارترين خودرو در انگلستان شود دور از انتظار نيست، اگرچه خودروي چهارچرخ متحرك با موتور بنزيني ۱٫۶ ليتري نيز ارائه شده است. ASX در تيپ‌هاي ۲، ۳ و ۴ موجود است و هيچ‌كس نمي‌تواند حدس بزند كه چه اتفاقي براي تيپ ۱ آن افتاده است. موتور تيپ ۱ ديزلي است و اين موتور تنها در تيپ‌هاي ۳ و ۴ اين مدل استفاده شده است.

اين اولين بار نيست كه ميتسوبيشي فنّاوري كاملاً جديدي را براي بازار خودروها به ارمغان آورده است. موتر ديزلي ۱٫۸ ليتري ميتسوبيشي كه مورد آزمايش قرار گرفته است، اولين موتور توربو ديزل خارج از دنياي خودروهاي تجاري است كه داراي زمان‌بندي متغير سوپاپ‌ها است. نقطه مشترك در موتورهاي بنزيني جديد زمان‌بندي متغير سوپاپ‌ها است كه با به كارگيري اقتصاد و استفاده از واحدهاي كوچك‌تر بر اساس طراحي ميتسوبيشي، عملكرد موتور ۲٫۵ ليتري را به موتورهاي جديد مي‌دهد. چه فنّاوري جديد ادعاهاي ميتسوبيشي را به ثمر برساند، چه اين خودرو را در مجموعه‌اي شايسته رقابت تنگاتنگ در بازار رقابتي خودروهاي شاسي‌بلند قرار دهد، هر دو همان چيزي است كه ما در اينجا به دنبالش هستيم.

 

 

طراحي ميتسوبيشي ASX 2015

نگاهي اجمالي به نماي بيروني ميتسوبيشي ASX گوياي آن است كه شركت ميتسوبيشي در اين مدل نيز زبان طراحي قابل پيش‌بيني خود را به كار گرفته است. ارتفاع جلوپنجره بيش‌تر شده تا بتواند مناسب ابعاد يك خودرو SUV باشد. اين جلوپنجره در انتهاي جلويي قرار گرفته است و يك سپر داراي قابليت جذب انرژي و بال‌هاي پلاستيكي به آن متصل است تا به كمك برنامه ارزيابي خودروهاي جديد اروپايي (Euro NCAP) ايمني عابران پياده را بالا ببرد. اين هدف به ميزان ۶۰ درصد تحقق يافته است و اين رقم قابل قبولي است.

 پايه‌ريزي معماري به كار رفته در ساخت بدنه ASX مشابه ميتسوبيشي اوت لندر است كه سايز بزرگ‌تري دارد. سيستم تعليق جلو مك فرسون استرات و سيستم تعليق عقب اتصال چندگانه نيز به آن اضافه شده است.

استفاده از يك پلتفرم بزرگ‌تر براي اين خودرو مي‌تواند هزينه توليد آن را پايين بياورد، اما در عمل، ASX با اشتراك گذاشتن زير بندي‌هاي خود چيزي از دست نمي‌دهد. فاصله محوري بيش‌تر، فضاي داخلي مناسبي را فراهم مي‌كند و در اين كلاس به ASX كوتاه‌ترين پيش‌آمدگي را مي‌دهد.

برآمدگي ايجاد شده در قسمت كناري ASX، خط پنجره را بالاتر برده و به خودرو ظاهري در حال حركت مي‌بخشد، حتي وقتي‌كه پارك شده باشد.

ميتسوبيشي ادعا مي‌كند كه محل قرار گرفتن و فرم چراغ‌هاي جلو كمك مي‌كند تا طراحي الهام گرفته شده از هواپيماي جنگنده، توسط اين شركت، بهتر به معرض نمايش گذاشته شود. ما در اين‌باره مطمئن نيستيم اما نور اين چراغ‌ها كافي است. سطوح كرومي كه در اطراف جلوپنجره به كار برده شده‌اند چشم‌گيرتر از مدل‌هاي قبلي ميتسوبيشي است. البته كاپوت با دو برآمدگي طراحي شده است كه نه‌تنها باعث ايمني عابران پياده مي‌شود بلكه به راننده كمك مي‌كند تا بتواند آسان‌تر لبه‌هاي كناري خودرو را ببيند. بادشكن عقب خودرو به ASX كمك مي‌كند تا به ضريب مقاومت هوايي نسبتاً خوب ۰٫۳۲ برسد و به طراحي نه چندان مناسب عقب خودرو تعادل ببخشد. طراحي برآمده گلگيرها به آن ظاهري مناسب خودرويي بزرگ مي‌دهد. البته گلگير اين خودرو از گلگير فورد فوكوس كوتاه‌تر و باريك‌تر است.

 

 

طراحي داخلي ميتسوبيشي ASX 2015

 ايراد قابل‌توجهي در طراحي داخلي ميتسوبيشي ASX وجود ندارد اما اين طراحي برازنده ظاهر و قابليت‌هاي اين خودرو نيست.

راننده هماهنگي خوبي را ميان صندلي و فرمان احساس مي‌كند اما نبود تنظيمات مناسب براي پشت و گودي كمر براي رانندگي به مدت طولاني خسته‌كننده است. صفحه‌نمايش روشن LCD اطلاعات لازم صفحه پشت آمپر را نمايش مي‌دهد و نوشته‌هاي آن واضح و خوانا است.

طراحي داخلي نتوانسته است جذابيت ظاهري در آن ايجاد كند، اما ابزارهاي استاندارد و جذاب زيادي در آن به كار رفته است و كنترل‌هاي سيستم صوتي نماي ويژه و كاملاً مشهودي دارند. موارد زيادي وجود دارد كه نشان مي‌دهد سازنده قصد داشته است در هزينه‌ها صرفه‌جويي كند. يكي از اين موارد پلاستيك‌هاي ارزان‌قيمت دستگيره‌هاي در است.

سرنشينان عقب، فضاي جلوي پا و بالاي سر كافي دارند و انحناي پشتي صندلي آن‌ها نيز مناسب است، اما براي هر سرنشين صندلي كشويي مجزا وجود ندارد، درصورتي‌كه رقيبان اين خودرو داراي اين آپشن هستند. نسبت ۶۰ به ۴۰ تقسيم‌كننده‌هاي صندلي اين امكان را مي‌دهد كه دو فرد بزرگ‌سال به راحتي روي آن‌ها بنشيند. سه نفر نيز مي‌توانند روي آن‌ها بنشينند اما آرنج‌هايشان به هم برخورد خواهد كرد. صندوق‌عقب حجمي به‌اندازه ۱۱۹۳ ليتر دارد، يعني نسبت به نيسان قشقايي كه حجم ماكزيمم صندوق آن ۸۶ ليتر است، گنجايش بار بيش‌تري دارد. اما هنوز راه زيادي در پيش دارد تا به رقيبان هم رديف خود برسد. زيرا حجم صندوق پژو ۳۰۰۸، ۱۶۰۴ ليتر و حجم صندوق هيوندا ix۳۵، ۱۴۳۸ ليتر است. حجم متوسط براي صندلي كودك نيز ۴۴۲ ليتر است.

وضوح نماي عقب مناسب است، اما نماي جلو چندان راضي كننده نيست. آينه‌هاي بغل براي كنترل سه چهارم عقب خودرو مناسب هستند اما باز هم ديد كامل را ميسر نمي‌كند. ضخامت ستون A و تاقچه عقب خودرو نيز كمكي نمي‌كنند.

روي‌هم‌رفته ASX براي سرنشينان فضاي مناسبي را فراهم كرده است و كابين آن كاركرد بسيار خوبي دارد، اما مورد جديدي به طراحي داخلي اين مدل اضافه نشده است.

 

 

عملكرد ميتسوبيشي ASX 2015

 موتور ديزلي ۱٫۸ ليتري در اينجا ثابت مي‌كند كه ميتسوبيشي ASX پيشرفت چشم‌گيري داشته است. ASX پرسرعت‌ترين خودرو در اين كلاس نيست. ميتسوبيشي ادعا كرده بود كه اين خودرو در ۹٫۷ ثانيه به سرعت ۰ تا ۱۰۰ كيلومتر بر ساعت مي‌رسد، ولي در اندازه‌گيري ما اين رقم به ۱۰ ثانيه رسيد. اما اين رقم مي‌تواند با خودروهاي داراي موتور ديزلي ۲ ليتري اين كلاس رقابت كند.

 در عمل انعطاف دنده‌ها براي رسيدن به سرعت بيش‌تر مشكل‌ساز است ولي ASX از اين ضعف نااميد نمي‌شود. يكي از مزاياي زمان‌بندي متغير سوپاپ‌ها در موتورهاي ديزلي، كه ميتسوبيشي مدعي آن شده است، بهبود در پايين آمدن گشتاور است. اين ويژگي در حركت با دنده شش و سرعت ۸۰ تا ۱۱۳ كيلومتر بر ساعت نمود پيدا مي‌كند و در برخي از بهترين موتورهاي اين كلاس، زمان رسيدن به اين سرعت را ۰٫۹ ثانيه كاهش مي‌دهد. ازجمله موتورهايي كه زودتر به تعويض دنده نياز پيدا مي‌كنند.

اين ويژگي در خودروهايي كه حتي در دور موتورهاي پايين نيز به ميزان فشار بر روي پدال گاز خوب پاسخ مي‌دهند نيز عمل مي‌كند. اين موتور هنوز انتقال قدرت غيرخطي دارد كه از ويژگي‌هاي اكثر موتورهاي توربو ديزل با ظرفيت پايين است. اما اين لذت‌بخش است كه با كاهش دفعات رفتن به دنده سنگين‌تر، حتي كم‌تر از آن مقداري كه در موتورهاي توربوديزل ديگر نياز است، پيشرفتي سريع داشته باشيم.

هنگام رانندگي در جاده‌هاي شهري، پايين آمدن گشتاور امكان افزايش سرعت آسان در دنده‌هاي بالا را نيز فراهم مي‌كند. اين يكي از معدود مواردي است كه وقتي كابين خالي است اتفاق مي‌افتد. در اين حالت صداي توربو شارژر و صداي بم موتور ديزلي بيش‌ازحد معمول بالا مي‌رود. ميتسوبيشي موتوري قابل استفاده و مسلماً تغييريافته تعبيه كرده است كه بي‌ترديد يكي از ويژگي‌هاي فوق‌العاده ASX است. اما باوجود اين اصلاحات انجام شده، كاملاً مشخص است كه موتور اين خودرو هنوز هم به پاي موتور رقيبان هم رديفش نمي‌رسد، حتي اگر صداي موتور به خاطر بار كم كاهش پيدا كند.

 سيستم متوقف كردن خودرو خوب عمل مي‌كند و پدال ترمز درست تنظيم شده است و حتي در سرعت‌هاي بالا نيز عملكرد صحيح و كافي دارد.

اضافه شدن سيستم چهار چرخ متحرك تأثير كمي در كاهش عملكرد موتور ديزلي دارد.

آسان بودن افزايش سرعت در موتور ۱٫۶ ليتري خوشايند است، اما عملكرد موتور به ندرت خيره‌كننده به نظر مي‌رسد.

 

 

سواري و هندلينگ

 اگر ميتسوبيشي ASX را در حالتي كه عجله نداريد و با سرعت استاندارد برانيد، مسيري قابل پيش‌بيني و مطمئن را طي خواهيد كرد و اين همان چيزي است كه از يك خودروي خانواده مانند SUV انتظار داريد. خودروي ديفرانسيل جلو توانايي زيادي دارد و هنگام عبور از پيچ‌ها سرعت خوبي به خودرو مي‌بخشد، درحالي‌كه سيستم تعليق تا قبل از پايدار شدن باعث تكان خوردن شديد خودرو مي‌شود.

 ASX هندلينگ خوبي دارد. در جاده‌هاي خشك، هنگام عبور از پيچ‌هاي تند، توانايي خوبي از خود نشان مي‌دهد و اين امكان را مي‌دهد كه فرمان در پيچ‌هاي نيمه تند تعادل خود را حفظ كرده و با ثبات و اطمينان تغيير جهت دهد. ASX حتي بدون سيستم كنترل پايداري الكترونيك نيز تعادل خود را حفظ مي‌كند و روي جاده خوب مي‌خوابد. اين نكته مثبتي است اما باعث مي‌شود كه هنگام عبور از پيچ‌هاي ملايم، در يك چشم به هم زدن چرخ‌ها از جاده خارج شوند.

ASX در جاده‌هاي باراني، فرمان‌پذيري كمي دارد و البته بايد هم اين‌طور باشد. سيستم كنترل پايداري الكترونيك در اينجا خوب عمل مي‌كند و هر كجا كه لازم باشد سرعت را كاهش مي‌دهد. اين عمل بدون نياز به ترمز گرفتن شديد و ناگهاني صورت مي‌گيرد و اين ويژگي معمول خودروهاي چهار چرخ متحرك است. زماني‌كه ASX به سمت فرمان‌پذيري كم پيش برود، اين سيستم سر ماشين را به مسير مستقيم هدايت مي‌كند. اما اين عمل به شكلي نامحسوس صورت مي‌گيرد و باعث مي‌شود كم شدن فرمان‌پذيري ايمني خودرو را پايين نياورد.

سواري ASX در جاده‌هاي انگلستان بسيار خوب است و اين خودرو بدون داشتن بدنه‌اي پايدار، روي جاده‌هاي وحشت‌انگيز نيز خوب مي‌خوابد. تنها موردي كه در هندلينگ اين خودرو بسيار آزاردهنده است، حركت ناگهاني فرمان در بعضي از مواقع است. از طرفي ديگر، برخي از ضربات سيستم تعليق احساس شده و هنگام عبور از جاده‌هاي ناهموار صداي گوش‌خراشي ايجاد مي‌كند و باعث تكان خوردن سر سرنشينان مي‌شود. اما به طور كلي ASX خودروي راحتي است.

فرمان اين خودرو دقيق است اما مي‌تواند بيش‌ازاندازه سبك و نرم به نظر برسد. اين مورد هنگام رانندگي در مناطق شهري مشكلي ايجاد نمي‌كند، اما هنگام مانور دادن با سرعت بالا چندان خوشايند نيست. همه اين موارد تجربه سواري دور از انتظار اما كاملاً موردپسند را براي ما به ارمغان مي‌آورد. تجربه سواري با ASX به‌اندازه خودروهاي كوچك SUV روان و رضايت‌بخش نيست، اما آرام، ايمن و خوشايند است.

 

مصرف سوخت و صرف هزينه

اين همان قسمتي است كه مردم را براي خريد ميتسوبيشي ASX وسوسه مي‌كند. در تيپ ۳ اين خودرو كه موتور ديزلي دارد و كم‌تر در دسترس است، قطعات استاندارد زيادي به كار رفته است. از جمله: صندلي‌هاي مجهز به گرم‌كن، كروز كنترل، بلوتوث، كنترل‌هاي سيستم صوتي روي فرمان، چراغ‌هاي خودكار و برف‌پاك‌كن. خودروهاي بزرگ بايد لاستيك زاپاس داشته باشند، اما اين خودرو تنها يك كيت تعمير دارد.

گذشته از تجهيزات، اين مدل يكي از ارزان‌ترين، اقتصادي‌ترين و قدرتمندترين مدل‌هاي ميتسوبيشي در ميان هم رديفانش است. هيوندا ix۳۵ كمي برتري ASX را زير سؤال مي‌برد، اما اين مدل نيز مانند ASX مجهز است. البته طبق بررسي‌هاي ما مشخص شد موتور ديزلي هيوندا ix۳۵ كه مشابه ASX است از نظر اقتصادي به پاي ASX نمي‌رسد. ميتسوبيشي ASX گاز CO۲ كمي آزاد مي‌كند (۱۴۵ گرم بر كيلومتر)، بنابراين اين به نفع رانندگان اين خودرو است و ميزان عوارض سالانه جاده‌اي نيز به وضع اقتصادي خانواده‌ها لطمه زيادي نمي‌زند.

تنها بار مالي كه ASX به دوش رانندگان مي‌گذارد اين است كه موتور ديزلي بايد هر ۱۴۴۸۴ كيلومتر و يك‌بار درسال سرويس شود و هزينه هر سرويس ۱۷۶ پوند است. پرداخت اين هزينه بالا براي رانندگان آزاردهنده است، زيرا اكثر خودروها هر ۱۹۳۱۲ كيلومتر يا بيش‌تر سرويس مي‌شوند. استهلاك خودروهاي ديزلي متوسط است، گروه‌هاي بيمه آن از خودروهاي هم‌رديفش كم‌تر است و مصرف سوخت آن نيازمند مديريت دقيق است و به طور ميانگين بايد هر ۸۰ كيلومتر بر ساعت توسط كمپاني ارزيابي شود. اين ميزان كيلومتر كمي كم‌تر از ميزاني است كه ميتسوبيشي ادعا كرده بود. اين درحالي است كه طي ارزيابي‌هاي انجام شده مشخص شد خودروهاي ديگر اين كلاس از نظر اقتصادي به صرفه‌تر بوده‌اند. بديهي است كه زمان‌بندي متغير سوپاپ‌ها يك ضرورت است و در آينده به يك ويژگي عادي تبديل مي‌شود.

اگرچه موتور ديزلي ASX استهلاك خودرو را بيش‌تر مي‌كند و از نظر اقتصادي به صرفه نيست، براي رانندگاني كه زياد از خودرو خود استفاده نمي‌كنند و با وجود بودجه كم مصمم به خريد ASX هستند كاملاً مناسب است.

 

نظرات

رانندگي با ميتسوبيشي ASX صرفاً مشخص نمي‌كند كه چرا اين خودرو شايستگي نظرات مثبت ما را دارند. اين خودرو تقريباً از هر نظر بي‌نقص است، اما خوب بررسي كنيد كه چرا قصد خريد اين خودرو را داريد و چرا از ميان خودروهاي مناسب ديگر هم‌رديف آن ASX را انتخاب مي‌كنيد.

SX كامل‌ترين خودرو خانواده نيست زيرا طراحي داخلي آن بي‌روح است، صداي موتور آن بيش‌ازاندازه زياد است و پر زرق و برق نيست. اما از طرفي مناسب و ايمن است و رانندگي با آن نيز آسان است. تجهيزات آن نيز كامل و مقرون‌به‌صرفه است. راحتي اين خودرو براي جاده‌هاي انگلستان بسيار خوب است. فضاي داخل كابين آن نيز مناسب است، اگرچه گنجايش صندوق‌عقب آن كم‌تر از ميانگين است. تمام اين موارد در مورد كيفيت فضاي داخلي نيز صدق مي‌كند و حفظ طراحي در هر دو مورد صورت نگرفته است.

ممكن است از فروشنده خود كمي بيش‌ازحد انتظار داشته باشيد. اين بدين معنا نيست كه بايد نگران اعتبار ميتسوبيشي باشيد. اين خودروها آخرين مدل‌هاي ارائه شده‌اند. اما موتور ديزلي بايد هر ۱۴۴۸۴ كيلومتر سرويس شود، درحالي‌كه خودروهاي هم‌رديف آن پس از گذشت مدت زمان بيش‌تري به سرويس نياز پيدا مي‌كنند.

در هر حال مهندسي موفق ASX شايسته تحسين است. شايد موتور آن پر سروصدا باشد اما داشتن چنين موتوري نيازمند عملكرد در دنياي واقعي است. اين عملكرد به حدود ۸۰ كيلومتر بر ساعت مي‌رسد كه در بررسي‌هاي ما بالاتر از مقداري است كه از يك خودرو در اين كلاس مي‌توان انتظار داشت، به ويژه به اين دليل كه هزينه اقتصادي و ماليات كمي دارد.

اگر ميتسوبيشي خودرويي فوق‌العاده باشد و البته اين‌گونه نيز است، ASX هم خودرويي برجسته است، اما تمام اين‌ها زود فراموش مي‌شوند.

پيشنهاد فروش خودرو كاديلاك CT6 سدان مدل 2016

پيشنهاد فروش خودرو كاديلاك CT6 سدان مدل 2016

در چند دهه اخير خودرو كاديلاك سير صعودي خود را طي كرده است. با طراحي كاملا جديد و عملكردي بالا و خاص اعتباري در مسابقه معروف ماشين سواري پيدا كرد. اما جاي خالي يك سدان پيشرو واقعي احساس مي شد و با ورود خودرو كاديلاك CT6 مدل 2016 انتظارها پايان يافت.

 

به اين دليل كه شايعاتي مبني بر طراحي و ساخت خودروي سداني در برند كاديلاك وجود دارد كه با بهترين هاي دنيا رقابت خواهد كرد، سدان CT6 مدل 2016 تمامي شرايط حضور در اين رقابت را نخواهد داشت. اين خودرو به اندازه برترين خودرو هاي سدان هاي آلماني از كيفيت بالايي برخوردار نيست واين موضوع از مواد استفاده شده در كابين ، بدنه و كيفيت رانندگي كاملا مشهود است. با اين وجود نداشتن تمامي شرايط به معناي شكست نيست! كاديلاك هزينه كمتري براي CT6 صرف ميكند و تلاش مي كند  كه اين خودرو نسبت به خودرو هاي پيشرو تر مورد استفاده قرار گيرد.براي خريداران خودرو كه به دنبال سدان لوكس ميگردند اين كاديلاك جادار در نهايت انتخاب خوبي است.

 

CT6 2016

 

براي توليد خودرو  CT6، كاديلاك در ابتدا با كشيده تر كردن مدل سدان CTS سايز متوسط با محور عقب شروع كرد. كه بيشتر در جادار تر شدن صندلي هاي عقب به نمايش در آمد كه نسبت به سدان هاي بزرگ لوكس جادار تر است. شايان ذكر است كه با وجود اينكه 8.5 اينچ از جلو تا انتها كشيده تر شده  وزني معادل مدل كوچكترش دارد. در واقع نسبت به ساير خودرو هاي پيشرو كه مهندسي هوشمندانه اي دارند و در ابعاد وسيعي از آلومينيوم استفاده كردند 454 كيلو گرم سبكتر است.

 

اين وزن باعث مي شود CT6 به هنگام رانندگي سبكتر باشد ،و با وجود موتورچهار سيلندر توربوشارژي مصرف سوخت پايين تري پيدا مي كند.چنين موتوري عملا در سدان هاي بزرگ ديگر غير ممكن است در صورتي كه در CT6 نقشش را به خوبي ايفا كرده است.

 

كمپاني خودرو كاديلاك با توليد اين خودرو اين اطمينان را به خريداران مي دهد كه به اندازه مبلغي كه پرداخت كرده اند امكانات دريافت ميكنند. البته اگر ازنظر هزينه مشكلي نداريد رقباي اين خودرو مانند سري جديد BMW7 مدل 2016 و همچنين خودرو فوق العاده مرسدس بنز كلاس S سدان هاي لوكس بي نظيري هستند، همچنين آئودي A8 ، جگوار XJ ، و لكسوس LS را هم بهتر است در نظر داشته باشيد. اگر خودرويي در رنج قيمت CT6 مي خواهيد آئودي A6 و BMW سري 5 هم پيشنهاد هاي وسوسه انگيزي هستند اما از نظر كابين كوچك تر هستند. در كل ما ظاهر ممتاز، مشخصات و قيمت معقول  كاديلاك CT6 مدل 2016 را دوست داريم و مسلما به شما توصيه ميكنيم مدل هاي بعدي كاديلاك را بررسي كنيد.

 

 

  • طراحي بدنه و امكانات رفاهي

سدان بزرگ و لوكس كاديلاك CT6 مدل 2016  در چهار تيپ عرضه مي شود: تيپ پايه، Luxury، Premium Luxury و Platinum.

تجهيزات استانداردي كه در تيپ پايه CT6 وجود دارد شامل: رينگ 18 اينچي ( در چهار چرخ محرك به 19 اينچ تغيير مي كند)، سنسور پارك  جلو وعقب ،چراغ هاي جلو وعقب LED ، آيينه هاي مجهز به گرمكن، فرمان تلسكوپي بشكن قابل تنظيم به صورت برقي، آيينه هاي الكترو كروميك، تودوزي چرم، صندلي هاي جلو برقي با قابليت تنظيم در هشت حالت ( قابليت تنظيم در دو حالت در نشيمنگاه)، حافظه تنظيمات راننده و كنترل آب و هواي دو نقطه اي. همچنين تكنولوژي هاي استانداردي مانند سيستم GM’s OnStar ( با قابليت اتصال 4G LTE و هات اسپات WiFi)، قابليت اتصال تلفن و سيستم صوتي از طريق بلوتوث، صفحه لمسي 10.2 اينچي همراه با سيستم رابط CUE و سيستم تلفن هوشمند Apple CarPlay، دوربين ديد عقب، كنترل صوتي، 4 درگاه USB، شارژ بي سيم ( براي دستگاه هاي شخصي) و سيستم صوتي با هشت بلندگو به همراه راديوي ماهواره اي و سه درگاه USB نيز وجود دارد.

 

CT6 2016-02

 

براي تيپ پايه، پكيج سفارشي Driver Awareness و Convenience يك سانروف پاناروما، چراغ هاي جلو خودكار، برف پاكن خودكار، آيينه هاي تا شو خودكار، صندلي هاي جلو مجهز به گرمكن و ويژگي هاي ايمني مجزا اضافه مي كند.( به قسمت ايمني مراجعه شود).

 

تيپ Luxury تمامي تجهيزات استاندارد ذكر شده در بالا را دارد به اضافه سيستم پارك خودكار، ترمزدستي دكمه اي، صندوق پران برقي ، صندلي هاي برقي جلو با قابليت تنظيم در چهار حالت، حافظه تنظيمات مخصوص سرنشينان جلو، دوربين پارك خودرو با قابليت چرخش 360 درجه، سايه بان پنجره هاي عقب، نورپردازي داخلي به روز شده، سيستم مسير يابي و سيستم صوتي با ده بلندگو.

 

براي تيپ Luxury ، پكيج سفارشي Comfort ، تهويه صندلي هاي جلو و گرمكن صندلي هاي عقب را نيز به محصول اضافه مي كند. همچنين يك پكيج Enhanced Vision and Comfort  وجود دارد كه شامل : صندلي هاي به روز شده و آيينه عقب خاصي است كه تصاوير را از طريق دوربين عقب مخصوصي نشان مي دهد.

 

CT6 2016-03

 

در تيپ Premium Luxury CT6 صفحه نمايشگر كيلومتر شمار و نمايشگر مجازي وهمچنين امكانات پكيج و Enhanced Vision  و Comfort هم به طور استاندارد وجود دارند.

 

براي تيپ هاي Luxury و Premium Luxury يك پكيج قابل نصب Rear Seat وجود دارد كه ليست ويژگي هاي تيپ Luxury CT6 را با سيستم سرگرمي سرنشينان عقب و كنترل آب و هواي چهار نقطه اي ارتقا مي بخشد. پكيج قابل نصب Active Chassis (براي موتور هاي 2.0 ليتري قابل نصب نيست) سيستم تعليق تطبيقي، قابليت فرمان پذيري چرخ هاي عقب به صورت اكتيو و رينگ هاي 20 اينچي را اضافه مي كند. سيستم صوتي Bose Panaray با  34 بلندگو نيز سفارشي است. تنها براي تيپ Premium Luxury پكيج سفارشي Driver Assist يك كروز كنترل تطبيقي، سيستم دوربين ديد در شب و ترمز خودكار ارتقا يافته را نيز اضافه مي كند.

 

پيشرو تمامي اين تيپ ها Platinum CT6 است كه داراي تمام تجهيزات بالا  به صورت استاندارد است، به اضافه صندلي هاي جلو برقي با قابليت تنظيم در 12 حالت، تودوزي چرم اعلاء و صندلي هاي عقب با قابليت تنظيم در هشت حالت به همراه تهويه.

 

 

قدرت و عملكرد موتور خودرو

پيشرانه  CT6 را به طور استاندارد يك موتور 4 سيلندر 2 ليتري توربوشارژي تشكيل مي دهد كه 265 اسب بخار نيرو و 400 نيوتن متر گشتاور توليد مي كند. يك گيربكس 8 سرعته اتوماتيك نيرو را به چرخ هاي  عقب منتقل مي كند. موسسه EPA مصرف سوخت را 10.9 ليتر در سيكل تركيبي (12.4 ليتر در شهر و 8.8 ليتر در بزرگراه) تخمين زده است.

 

دو موتور 6 سيلندرقابل نصب هستند كه هردو آنها با گيربكس 8 سرعته اتوماتيك و 4 چرخ محرك سازگار هستند.لازم به ذكر اين دو موتور به صورت سفارشي بروي تيپ پايه و Luxury قرار دارند و در تيپ Premium Luxury و Platinum به صورت استاندارد وجود دارند. موتور 3.6 ليتري 6 سيلندر، 335 اسب بخار نيرو و 385 نيوتن متر گشتاور توليد مي كنند. كمپاني كاديلاك تخمين زده است كه مصرف سوخت به 14.4 ليتر در شهر و 9.7 ليتر در بزرگراه خواهد رسيد.

 

تيپ Premium Luxury و Platinum مي توانند همراه با موتور 6 سيلندر 3 ليتري توربو شارژي باشد كه قادر است 404 اسب بخار نيرو و 542 نيوتن متر گشتاور توليد كند. در تست شتاب موسسه Edmund ،   CT6 Platinum در عرض 5.2 ثانيه به شتاب 0 تا 100 رسيد كه مانند خودرو هاي سدان 6 سيلندري است اما نسبت به 8 سيلندر هاي توربوشارژي مدت زمان بيشتري را دارد. موسسه EPA مصرف سوخت اين خودرو را 13 ليتر در سيكل تركيبي ) 15.2 ليتر در شهر و 10.5 ليتر در بزرگراه) تخمين زده است. اما موسسه Edmund مصرف سوخت را به طورعملي در بزرگراه  12.4 ليتر بر آورد كرده است.

 

 

  • ايمني

ترمز ضد قفل، كنترل كشش و پايداري، كيسه هوا ي جانبي صندلي جلو، كيسه هواي محافظ زانو سرنشينان جلوو كيسه هواي پرده اي جانبي همگي به طور استاندارد در CT6 وجود دارند. دوربين ديد عقب و سيستم OnStar نيزبه طور استاندارد نصب هستند كه شامل : هشدار اتوماتيك برخورد، سيستم تماس اضطراري، ريموت درب ها و مكان ياب خودرو مسروقه مي باشد.

 

بيشتر خودرو هاي  CT6 كه شما ميبينيد پكيج Driver Awareness و Convenience كه در تيپ پايه سفارشي است را دارند و سيستم هشدار برخورد از رو به رو و رد يابي را دارا مي باشد. سيستم هشدار برخورد از رو به رو با سيستم كاهش سرعت اتوماتيك، سيستم مسير يابي، هشدار عبور از خط، سيستم بازگشت به مسير اصلي، هشدار نقاط كور و هشدار برخورد از عقب همراه است. يك سيستم با كيفيت تر ترمز خودكار به اضافه سيستم  دوربين ديد در شب به عنوان بخشي از پكيج Driver Assist هستند كه در تيپ Premium سفارشي و در تيپ Platinum به صورت استاندارد وجود دارد.

 

شايد جالب ترين و جديد ترين ويژگي ايمني در CT6 وجود آيينه عقب هوشمند باشد كه ظاهري مشابه يك آيينه عقب معمولي دارد اما مي تواند تبديل به يك نمايشگر شود كه تصاويري واضح را از طريق دوربين نصب شده در عقب خودرو به نمايش در مي آورد. در تئوري نظر خوبي است اما در عمل متوجه شديم كه تصاوير اغلب نا منظم خواهند بود.

 

  • طزاحي داخلي و امكانات خاص

كابين CT6 مدل 2016 بدون شك بهترين هنر نمايي كاديلاك تا كنون بوده است. با الهام از ساخت CTS، طراحي داخلي و كابين CT6 لوكس بودن به سبك آمريكايي را به مرحله بالاتري ارتقاء داده و در اين مسير از مواد گرانتر، داشبورد منحصر به فرد و استفاده از تكنولوژي به روز بهره برده است. در دنياي امروز كيفيت حرف اول را نمي زند بلكه قيمت پايين خودرو نيز اهميت دارد.

 

CT6ها داراي سيستم پيشرفته CUE هستند. در مدل هاي ديگر كاديلاك نوع قبلي  اين سيستم تاثير چنداني بروي مشتريان نداشت، اما نوع نصب شده بروي CT6 نمايشگر بزرگتري دارد و نسبت به داده ها زودتر واكنش نشان مي دهد و صداي لرزش نوع قبلي را ندارد. همچنين يك صفحه لمسي نه چندان كاربردي بروي كنسول وجود دارد. در كل، لمس آيكن هاي بزرگ  نمايشگر خوب است، اما كار كردن با صفحه بزرگ با كار كردن با يك گوشي هوشمند تفاوت دارد. با اين وجود، كار كردن با صفحات دكمه اي كه توسط رقبا ارائه شده آسان تر است. علاوه بر اين، به نظر مي آيد قرار دادن اين صفحه لمسي بروي كنسول راه كار كمپاني كاديلاك بوده است، اما به ندرت استفاده مي شود.

 

صندلي هاي جلو CT6 محكم، مجهز و به هنگام سوار و پياده شدن راحت هستند اما شما را كاملا ثابث در جاي خود نگه نمي دارند. ويژگي هاي سفارشي آنها از قبيل: گرمايش، سرمايش و ماساژ قابل تحسين است البته صندلي هاي عقب فضاي كافي حتي براي 6 نفر را دارند و همچنين سيستم گرمايشي، سرمايشي، ماساژ، سيستم تعديل برقي و سيستم سرگرمي صندلي عقب كه دو نمايشگر بزرگ بروي آن خودنمايي مي كند و تعداد زيادي از گزينه هاي رسانه كه شامل برنامه هاي تصويري از قبيل: دريافت برنامه هاي تلويزيوني از طريق WiFi و اينترنت و همچنين موتور جستجوگر گوگل كروم مي باشد. شايان ذكر است كه اين مشخصات لوكس صندلي عقب را در خودرو هاي هم قيمت كلاس CT6  نمي بينيم. و اين يك نكته مهم براي خريداران است. اما صندوق عقب اين خودرو با اندازه 0.43 مترمكعب براي اين كلاس خودرو كوچك است.

 

 

  • تجربه رانندگي

كاديلاك CT6 مدل 2016 مانند كاديلاك سدان قديمي سواري آهسته و نرمي ندارد همچنين مانند سدان هاي لوكس آلماني هم نيست كه راننده را در ميان انبوه تكنولوژي محبوس مي كنند. از اين رو، تشخيص اينكه چه كسي رانندگي مي كند، فرد يا خودرو، كار دشواري باشد. چيز مبهمي در CT6 وجود ندارد. شما به هنگام رانندگي جاده را با تمام وجود احساس مي كنيد در نتيجه رانندگي به اندازه رانندگي با خودرو هاي ارائه شده توسط رقيبان نرم و راحت نيست. اين به مفهوم ناراحت بودن به هنگام رانندگي نيست و سيستم هاي تطبيقي قابل نصب، نا همواري جاده را از بين مي برد و تكان خوردن سرنشينان را بيشتر كنترل مي كند اما ممكن است در كلاس خودش يك وصله ناجور تصور شود.

 

از طرف ديگر احساس تكان هاي جاده به هنگام رانندگي براي اين خودرو كه يك سدان بزرگ مي باشد، نكته معقولي خواهد بود.

سبك بودن اين خودرو به هنگام رانندگي ممكن است راننده را به هنگام عبور از پيچ هاي تند به چالش بكشاند اما در خودرو هاي 6 سيلندري با پكيج Active Chassis كه همراه با 4 چرخ محرك، 4 چرخ فرمان پذير و سيستم تعليق است اين مشكل را به حداقل رسانده است.

 

يك موتور 4 سيلندر در يك سدان لوكس پيشرو ممكن است احمقانه به نظر بيايد، اما لذت بخش است. در گفتار عجيب به نظر مي آيد ، اما بد نيست كه ماشين به اين بزرگي را چنين موتوري به حركت در مي آورد. به هر حال، اگر به دنبال ماشين با تجهيزات كمتري هستيد و وجود چهار چرخ محرك برايتان اهميت چنداني ندارد، موتور 2.0 T ارزان تر و كم هزينه تر است  و باعث مي شود كه اين خودرو نسبت به  موتور 3.6  ليتر 6 سيلندري انتخاب بهتري باشد. اما بهتر است بدانيد كه شتاب اين مدل نسبت به رقباي 8 سيلندي كند تر است.

پيشنهاد فروش خودرو فولكس واگن بيتل مدل 2016

پيشنهاد فروش خودرو  فولكس واگن بيتل مدل 2016

اكنون كه همه توهم ها در مورد دو نسل قبلي بر طرف شده است، فولكس واگن بيتل مدل 2016 شانس بهتري دارد تا جايگاه خودش را به دست بياورد. اگر پيشينه تاريخي آن را كنار بگذاريد، آن چه باقي مي ماند يك خودرو جمع و جور است كه با ظاهر متمايز داخلي و خارجي اش، با خودروهاي متعارف تري نظير فولكس واگن گلف برابري مي كند. زير ظاهر منحصر به فرد اين خودرو، آميزه اي از اجزاء مكانيكي و تزيينات داخلي قرار دارد كه از نسل قبلي گلف و نسل كنوني فولكس واگن Jetta بر گرفته شده است. مورد مهمتر اين است كه فولكس واگن بيتل با موتورهاي  1.8 و 2 ليتري قوي و كم مصرف و مجهز به توربوشارژر توليد مي شود و اين موتورها را با گلف GTI و Jetta GLI به اشتراك مي گذارد. كيفيت سواري آن نيز شباهت زيادي به كيفيت سواري فولكس واگن Jetta دارد. همچنين، مانند ساير اعضاء خانواده، بيتل TDI ديزل نيز به بازار مي آيد چون كمپاني فولكس واگن اصرار دارد ميزان آلاينده هاي جوي را پايين بياورد.

موارد ديگري كه قابل ذكر است، ديد كم عقب است ( به ويژه در مدل كروك) به علاوه فضاي كم سرنشينان عقب و فضاي كم صندوق عقب. اين فضاها از فضاي مشابه در هاچ بك هاي متعارف گلف و يا حتي از كوپه هاي سنتي مانند كيا سراتو كوپه يا سايون tC بسيار كمتر است. با اين حال، فولكس واگن بيتل، از كوپه ها و كروك هاي جمع و جور ديگري نظير ميني كوپر و فيات 500 جادارتر است. البته سواري ميني اسپرت تر است و پارك كردن فيات 500 آسان تر. خب، در اين جا نبايد به اشتباه بيفتيد. اگر پيشينه پرباري كه پشت فولكس واگن بيتل قرار دارد را در نظر بگيريد، واضح است كه كدام گزينه را بايد انتخاب كنيد.

 

 

  • طراحي بدنه و امكانات خاص

فولكس واگن بيتل مدل 2016 يك هاچ بك يا كروك دو در است. مدل هاي T1.8  و R-Line ازاين خودرو به توليد مي رسند و با تيپ هاي S، SE و SEL به بازار عرضه مي شوند. تجهيزات استاندارد تيپ پايه S كوپه عبارتند از: رينگ هاي آلومينيومي 16 اينچي، چراغ هاي اتوماتيك، گرمگن آينه هاي جانبي، لوازم تمام برقي، دسترسي بدون كليد، كروز كنترل، تهويه مطبوع، صندلي راننده با قابليت تنظيم ارتفاع، فرمان تل و تلسكوپي با قابليت خم شدن به بالا و پايين، روكش چرمي غربيلك فرمان، صندلي تاشوي عقب به نسبت 50/50، آينه الكتروكروميك، اتصال سيستم صوتي و تلفن همراه از طريق بلوتوث، نمايشگر 5 اينچي، سيستم صوتي مجهز به هشت بلندگو و سي دي خوان، جك صوتي اضافي و درگاه USB. مدل R-Line تيپ كوپه S ندارد. تجهيزات تيپ SE  از مدل T1.8 عبارتند از: رينگ هاي 17 اينچي، گرمكن صندلي هاي جلو، روكش وينيل اعلاي V-Tex، نورپردازي فراگير داخلي در سه رنگ، نمايشگر لمسي 6.3 اينچي، تجهيزات همگام سازي با تلفن همراه و راديو ماهواره اي. از تجهيزات ديگر مي توان به سيستم تعليق اسپرت، رينگ هاي 18 اينچي، چراغ مه شكن، اجزاء تزييني خاص در داخل و روي بدنه، آمپرهاي به روز شده، صندلي هاي و روكش اسپرت.

 

 

تيپ SEL از مدل 1.8T اين تجهيزات را به تجهيزات تيپ SE اضافه مي كند: رينگ هاي 18 اينچي، سقف پانوراما، سيستم هشدار نقاط كور، مسيرياب ماهواره اي، دسترسي و استارت بدون كليد، رينگ هاي 19 اينچي، چراغ هاي زنون اتوماتيك، چراغ هاي روزتاب LED، روكش چرمي و سيستم صوتي Fender. فولكس واگن بيتل كروك 1.8T S در تجهيزات زير با مدل كوپه اختلاف دارد: رينگ هاي 17 اينچي، سقف تاشوي برقي، گرمكن صندلي هاي جلو، روكش V-Tex و نورپردازي فراگير داخلي در سه رنگ. تيپ S مدل R-Line نيز به بازار عرضه مي شود كه عملكرد بالاتري دارد و از تزيينات به روز تري بهره مي برد. تنها تفاوت تيپ هاي 1.8T SE و R-Line SE با همتايان كوپه شان در دسترسي و استارت بدون كليد است. تيپ هاي 1.8T و R-Line SEL از تجهيزاتي مانند همتايان كوپه خودشان برخوردارند.

چنانچه پكيج Lighting را خريداري كنيد چراغ هاي زنون و چراغ هاي روزتاب LED در اختيارتان قرار مي گيرند.

 

 

  • قدرت و عملكرد موتور

نيروي پيشران مدل هاي 1.8T را يك موتور 1.8 ليتري چهار سيلندر تأمين مي كند كه به توربوشارژر مجهز است و مي تواند 170 اسب بخار نيرو و حدود 250 نيوتن متر گشتاور توليد كند. گيربكس پنج سرعته دستي، گيربكس استاندارد تيپ SE كوپه است. گيربكس شش سرعته در اين مدل به صورت سفارشي عرضه مي شود ولي براي ساير مدل هاي كوپه و كروك، گيربكس استاندارد محسوب مي شود. ميزان مصرف سوخت براي هر نوع گيربكس يا مدل بدنه اي، در سيكل تركيبي 10 ليتر  (11 ليتر در شهر و 8 ليتر در بزرگراه) برآورد شده است. در تست سرعت، فولكس واگن 1.8T كروك ظرف 7.6 ثانيه از حالت سكون به سرعت 100 كيلومتر بر ثانيه دست پيدا كرد كه براي خودروهاي اين كلاس زماني عادي محسوب مي شود.

مدل هاي R-Line فولكس بيتل از يك موتور چهار سيلندر 2 ليتري بهره مي برند كه به توربوشارژر مجهز است و مي تواند 210 اسب بخار نيرو و حدود 280 نيوتن متر گشتاور توليد كند. در مدل كوپه، گيربكس شش سرعته دو وضعيته (DSG) به صورت استاندارد و گيربكس شش سرعته دستي به صورت سفارشي در اختيار مشتريان قرار مي گيرد. صرفنظر از تيپ و بدنه، ميزان مصرف سوخت با گيربكس دستي در سيكل تركيبي 10 ليتر (11 ليتر در شهر و 9 ليتر در بزرگراه) و با گيربكس DSG 11 ليتر (12 ليتر در شهر و 9 ليتر در بزرگراه) برآورد شده است.

 

 

  • ايمني

همه مدل هاي فولكس واگن بيتل مدل 2016 به صورت استاندارد به اين تجهيزات ايمني مجهز هستند: ترمز ضد قفل، كنترل كشش و پايداري، كيسه هواي جلو و كيسه هواي پرده اي جانبي. دوربين ديد عقب براي تيپ SE و سيستم هشدار نقاط كور براي تيپ SEL جزو تجهيزات استاندارد به شمار مي روند. سيستم Car-Net Security و سيستم ارتباطات اضطراري براي تيپ هاي SE و SEL به صورت استاندارد عرضه مي شوند كه شامل موارد زير هستند: سيستم پيشگيري از تصادف، درخواست امداد جاده اي، رديابي خودرو مسروقه، قفل كردن درب ها از راه دور و سيستم geo-fencing كه به والدين اجازه مي دهد براي رانندگان نوجوان محدوديت هاي جغرافيايي وضع كنند.

موسسه ايمني بزرگراه ها در زمينه عدم آسيب ديدگي از ميانه جلو، مقاومت جانبي و مقاومت سقف، بالاترين رتبه ممكن يعني رتبه "خوب" را به اين خودرو اختصاص داده است. در زمينه عدم آسيب ديدگي از گوشه هاي جلو فولكس واگن بيتل، رتبه "قابل قبول" و در زمينه عملكرد صندلي و پشت سري هاي در هنگام وارد شدن ضربه از عقب رتبه "خوب" را به دست آورده است.

در تست ترمز، فولكس واگن بيتل كروك 1.8T پس از ترمزگيري با پيمودن 38 متر به حالت توقف درآمد كه براي خودرويي در اين كلاس متوسط محسوب مي شود.

 

 

  • طراحي داخلي و تجهيزات خاص

داخل كابين مدل جديد فولكس واگن بيتل دكمه هاي كنترلي و ساختارهايي به چشم مي خورند كه كاملاً امروزي هستند. قسمت هاي بيشتري از پلاستيك سخت ساخته شده اند و از لحاظ بصري جذاب تر از همتايان هاچ بك خودش است. در سال 2016، فولكس واگن بيتل به نمايشگر لمسي مجهز شده است كه گامي به جلو به شمار مي آيد. حتي تيپ پايه S نيز مجهز به نمايشگر لمسي 5 اينچي است ولي تيپ SE و تيپ هاي بالاتر از يك نمايشگر 6.3 اينچي بهره مي برند. بر خلاف اين كه ارتفاع سقف كم به نظر مي رسد ولي داخل كابين جاي كافي براي رانندگان بلند قد وجود دارد، صندلي هاي جلو نيز بسيار راحت هستند. صندلي هاي عقب نيز فضاي سر خوبي دارند ولي فضاي پاي آن ها نسبتاً كم است.

گنجايش فضاي بار فولكس واگن بيتل كوپه 440 ليتر است كه روي كاغذ تقريباً برابر با فضاي بار يك سدان متوسط است ولي در عمل به دليل ساختار عمودي خودروهاي هاچ بك كمتر احساس مي شود. با اين حال، چنانچه صندلي هاي عقب خوابانيده شوند، ظرفيت فضاي بار به 850 ليتر مي رسد كه اندكي از ظرفيت صندوق يك سدان كوچك بيشتر است. ظرفيت فضاي بار مدل كروك فقط 200 ليتر است و جادادن و برداشتن وسايل از داخل آن كار دشواري است چون درب آن رو به بالا باز مي شود. در نهايت مي توان گفت با در نظر گرفتن همه جوانب، فولكس واگن بيتل مدل 2016 يار و همدم خوبي در سفرهاي جاده اي طولاني خواهد بود.

سقف نرم مدل كروك برقي است و تا زير سرعت 50 كيلومتر بر ساعت مي توان آن را باز و بسته كرد. اين سقف ظرف حدود 10 ثانيه باز يا بسته مي شود و مشكلي كه به وجود مي آيد اين است كه سقف نرم هنگامي كه تا مي شود بالاي صندوق عقب مي نشيند و ديد عقب را محدود مي كند.

 

 

  • تجربه رانندگي

موتورهاي فولكس واگن بيتل مدل 2016 عملكرد بسيار خوبي دارند. موتور 1.8 ليتري مجهز به توربوشارژر نرم كار مي كند، قوي است و مصرف سوخت كمي دارد. موتور قوي تر در مدل هاي R-Line يافت مي شود. تعويض دنده با گيربكس هاي دستي بسيار آسان است، گيربكس DSG مدل هاي R-Line نيز براي كساني مناسب است كه راحتي گيربكس هاي اتوماتيك و عملكرد و كنترل پذيري گيربكس هاي دستي را با هم يكجا مي خواهند. هندلينگ اين خودرو بسيار خوب است. توانايي هاي كلي و واكنش فرمان نيز درست همان چيزي است كه از يك خودرو فولكس واگن انتظار داريد. اين خودرو هنگام عبور از معابر شهري يا در بزرگراه بسيار راحت است. البته پستي و بلندي هاي سطح جاده را اندكي احساس خواهيد كرد ولي زياد قابل ملاحظه نيست. صداي تايرها نيز مقداري داخل كابين مي شود ولي آزاردهنده نيست.

پيشنهاد فروش خودرو مدل گراند ويتارا 2.4 (مونتاژ) 2015

پيشنهاد فروش خودرو مدل گراند ويتارا 2.4 (مونتاژ) 2015

ويتارا، ثابت كرده است كه يك خودروي خانوادگي خوب است. خودرويي مجهز، اقتصادي، كارآمد و آسان براي رانندگي است. هر چند كه برخي تشريفات و تزئينات، كيفيت بالايي ندارد؛ اما تجهيزات معمولي اين خودرو كه حسادت بسياري از سازندگان خودرو را برانگيخته است، نشان از ارزش بالاي آن دارد.

مسافت طي شده: ۹۳۱۱ كيلومتر

مصرف سوخت: ۵ ليتر در هر ۱۰۰ كيلومتر

اين چند ماه اخير براي سوزوكي ويتارا، پرمشغله بوده است. شاسي‌بلند كوچك و خانواده دوست ما، هفته‌ها مورد آزمايش‌هاي متعدد تابستاني قرار گرفت؛ و حتي از آن به عنوان اتاق پرو بي‌آماد، استفاده شد!

همگي مي‌دانيم كه حدس زدن در مورد شرايط آب و هوايي جزيره بي‌مورد است؛ بنابراين براي رفتن به تعطيلات در چنين شرايطي، بايد وسايل و لباس‌هاي بيشتري با خود حمل كنيد. علاوه بر اين، افرادي چون خود من، فضايي را هم براي خريدهاي خانواده نياز در نظر مي‌گيرند.

 

 

خوشبختانه، اين خودرو تمام وسايل خانواده‌مان را كه براي تعطيلات و قايق سواري برداشته بوديم، در خود جاي داد. البته وقتي كه از فضاي ۳۷۵ ليتري آن به اضافه فضاي زير كفي و صندلي‌هاي عقب براي جا دادن يك گيتار و يك جا يخي استفاده كردم، مقداري تنگ به نظرم آمد.

به كمك سادگي اين خودرو، تابستان امسال را بدون جروبحث گذرانديم. اين ماشين، راحت است و رانندگي با آن، آسان به نظر مي‌رسد؛ و در عين حال فضاي كافي در پشت سر، براي پسرانم كه در سن رشد هستند، فراهم مي‌كند تا به راحتي لم بدهند و از وسايل گوناگون خود استفاده كنند.

روش كار با سيستم ناوبري هم آسان بود، اما صفحه نمايش آن، به نظرم كمي عجيب و غريب آمد. نقشه اين سيستم، به دليل وجود اطلاعات اضافي در بالا و پايين صفحه، در يك كادر بسته نمايش داده مي‌شود؛ بنابراين در حالي كه اين سيستم به خوبي كار مي‌كند، قدرت بزرگ‌نمايي قابل قبول براي دست‌يافتن به تمام اطلاعات مسير مورد نظر را ندارد.

همچنين، اين سيستم به نظر كمي نامرغوب مي‌آيد و اين تنها بخش خودرو نيست كه اين احساس را به شما مي‌دهد. سيستم كمك ترمز آن هم كمي نااميدكننده است. اين سيستم طراحي شده است تا راننده را از موانع احتمالي آگاه‌كنده، اما بسيار حساس عمل مي‌كند. اين سيستم به سكوب‌هاي ايمني، موانع كنار جاده‌اي و حتي سرعت‌گيرها توجه نشان مي‌دهد.

آگاهي از اين موانع مهم است، اما بوق‌هاي هشدار اين دستگاه مي‌تواند آزاردهنده باشد. البته مي‌توانيد اين سيستم را خاموش كنيد، اما اين كار هم پيامدهاي خاص خود را خواهد داشت.

شركت سوزوكي، ماه گذشته، فراخواني براي تنظيم مجدد حسگر رادار اين سيستم داد؛ باوجود به‌روزرساني نرم‌افزاري كه يك ساعت طول مي‌كشد، همچنان اين سيستم حساس باقي مي‌ماند.

در محاسبه ارزش در برابر پول، ويتارا خود را چه از نظر تجهيزات استاندارد و يا هزينه‌هاي متداول، به اثبات مي‌رساند. براي پر كردن باك اين خودرو، تقريباً ۵۴ يورو بايد بپردازيد، اما مصرف سوخت پنج ليتر در هر ۱۰۰ كيلومتر، خبر خوشي براي جيب شما است.

ما از خودروي خود به عنوان اتاق تعويض لباس هم استفاده كرديم! خُب، هواي تابستاني و بي‌نظير جزيره به يك باره تصميم به باريدن گرفت. در حالي كه والدين در صندلي‌هاي جلو به راحتي و صبورانه نشسته‌اند، كودكان مي‌توانند به آساني، لباس‌ها و چكمه‌هاي خود را در صندلي‌هاي عقب عوض كنند. خاطراتي بي‌نظير همراه با يك خودروي بي‌نظير در تابستان جزيره‌اي بي‌نظير.

 

 

همان‌طور كه شاهد هستيد، اولين كار سوزوكي ويتاراي ما اين بود كه به من كمك كند كه كمي پند و اندرز خودرويي بگيرم تا خطرات كاهش يابند و برنامه تمرين هوشياري راننده هم ثابت كرده است كه راه بسيار خوبي براي دستيابي به اين مهم است. پس از گذشت تنها يك ماه از خريد اين خودرو، هنوز در حال عادت كردن به آن هستم، اما بايد اعتراف كنم كه همان برخوردهاي اوليه هم بسيار نويدبخش هستند. سوزوكي ويتارا ۲۰۱۶، از نظر طراحي، نشانه‌هاي مشخصي از Range Rover Evoque دارد. چراغ جلوه‌هاي قوس دار و جلو پنجره كرومي بزرگ اين خودرو، شباهت زيادي به شاسي‌بلند انگليسي فوق‌الذكر دارد؛ اين در حالي است كه خطوط صاف و تركيب‌هاي هوشمندانه، ظاهري عضلاني و مصمم به اين خودرو داده است. هرچند، پشت اين خودرو به دليل ارتفاع افزايش يافته و چراغ‌هاي بدتركيب، به خوبي جلوي آن نيست.

 

 

حالت خارج جاده‌اي اين خودرو، شما را در موقعيت بلندي قرار مي‌دهد تا ديد بهتري از راه پيش رو داشته باشيد. در ضمن، داخل اين خودرو به خاطر فضاي زياد و صندلي‌هاي راحت با روكش چرمي و دوخت جير، واقعاً راحت است.

علاوه بر اين، اتاق اين خودرو به خاطر داشتن سانروف دوگانه كه نور بسياري را به داخل هدايت مي‌كند، سبك و دل‌باز است؛ البته به خاطر فضاي مورد نياز جهت جمع شدن سانروف در قسمت پشتي خودرو، ممكن است سرنشينان قدبلند عقب، به مشكل بخورند.

اين سانروف، فقط در مدل مجهز SZ۵، در دسترس خواهد بود؛ البته اين مدل امكانات بسيار ديگري هم دارد. از جمله ملزومات ايمني، مي‌توان به سيستم كمك ترمز و شش كيسه هوا اشاره كرد، علاوه بر اين‌ها، امكاناتي همچون ناوبري ماهواره‌اي، راديوي ديجيتالي، دوربين عقب، كروز كنترل و غيره براي اين مدل در نظر گرفته شده‌اند، جالب است بدانيد كه بسياري از اين امكانات به صورت استاندارد در تمامي مدل‌هاي اين خودرو وجود دارند كه خود اين امر بسيار تحسين برانگيز است.

به شخصه شانس استفاده از سيستم ناوبري ماهواره‌اي و راديوي ديجيتالي اين خودرو را تاكنون داشته‌ام و بايد بگويم كه توسط هر دوي آن‌ها تحت تأثير قرار گرفتم. كمي طول مي‌كشد تا به سيستم ناوبري آن عادت كنيد، اما اين سيستم كيفيت بالايي دارد و قدرت لمسي صفحه نمايش آن مانند يك گوشي هوشمند است. اين يعني شما مي‌توانيد به كمك انگشتان خود، نقشه را بزرگ نمايي كنيد و يا آن را به اين‌طرف و آن‌طرف بكشيد تا مقصد خود را پيدا كنيد؛ اما با اينكه بدون شك، كاركردن با اين سيستم خوب است، واكنش آن به قدرت يك گوشي هوشمند جديد نيست؛ بنابراين ترجيح مي‌دهم تا از كليدهاي لمسي مثبت و منفي براي تنظيم اندازه نقشه استفاده كنم.

تنها مشكلي كه با طراحي داخلي اين خودرو داشتم، برخي تزئينات نامرغوب آن بود. با وجود اينكه ويتارا يك خودرو متوسط است، اما استفاده از پلاستيك سخت در طراحي داخلي اين خودرو، باعث مي‌شود فكر كنيد كه سوزوكي، خساست به خرج داده است.

 

 

اين خودروي شاسي‌بلند، يك وسيله نقليه سنجيده و دوستدار خانواده، براي كارهاي روزانه است. صندوق اين خودرو به آساني قابل بارگيري است و داراي لبه يا قوس‌هاي عجيبي كه وسايل شما به آن گير كند، نيست؛ ضمناً فضايي هم در قسمت زيرين كفي براي اين كار وجود دارد.

وقتي كه پشت فرمان اين خودرو مي‌نشينيد، احساس راحتي بسياري مي‌كنيد. پيشرانه ديزلي اين خودرو، صداي زياد و شكننده‌اي ايجاد مي‌كند، ولي همچنان با ظرافت و قدرت خاصي، پاسخ‌گو به دستورات شما است. فرمان‌پذيري آن در سرعت، كمي ناچيز است اما در مسيرهاي پرپيچ و خم، خوشايند است.

مدتي را كه با اين خودرو گذراندم، ان‌شاءالله به من كمك خواهد كرد تا در ماه‌هاي آينده نهايت شناخت را از اين خودرو داشته باشم؛ و هنگام بازگشت به خانه نگاه ديگري نسبت به اين مدل داشتم.

  • هوشياري راننده

مهارت‌هاي مارتين به شما ياد خواهد داد كه چگونه با شناخت راه، پيش بيني موانع و تأثير گذاشتن بر رفتار ساير راننده‌ها به كمك موقعيت وسيله نقليه خود، هوشياري رانندگي خود را افزايش دهيد. برخي راهنمايي‌ها و توصيه‌هاي او، كشفي در خرد انسان است.

به عنوان مثال، بسياري از تصادفات درون پيچ‌ها رخ مي‌دهند. او عنوان مي‌كند، ترمزگيري آرام قبل از رسيدن به پيچ به جاي ترمزگيري ناگهاني به شما كمك مي‌كند تا خطر عبور عقب خودرو از خط ممتد را كاهش دهيد. ممكن است در اين حالت هم عقب خودرو كمي منحرف شود، اما نه آن‌قدر كه موجب ايجاد تصادف شود!

سپس او، نزديك شدن يك اتوبوس را در يك جاده باريك و مدت‌ها قبل از اينكه ديده شود، هشدار داد. از كجا مي‌دانست؟ او صف‌هاي مردم را در ايستگاه قبلي اتوبوس ديده بود و به همين دليل منتظر آمدن يك اتوبوس از روبه‌رو بود. به نظر ساده اما هوشمندانه مي‌رسد.

پيشنهاد فروش خودور مدل دوج چلنجر مدل 2015

پيشنهاد فروش خودور مدل دوج چلنجر مدل 2015

دوج چلنجر براي سال 2015 دستخوش تغييرات زيادي شده است. مي توان گفت بيشترين تغيير روي تيپ SRT Hellcat صورت گرفته است. اين تيپ به يك موتور 8 سيلندر خورجيني به همراه سوپرشارژر مجهز شده است كه قادر است 707 اسب بخار نيرو توليد كند. در همه تيپ ها تزيينات جديد، كابين بازنگري شده و يك گيربكس هشت سرعته اتوماتيك خواهيد ديد كه آن نيز كاملاً جديد است. البته جلو پنجره متعلق به سال 1970 و چراغ ترمزهاي متعلق به سال 1971 همچنان حفظ شده اند و كارشان را خوب انجام مي دهند. اين موتور قدرتمند هشت سيلندر را روي هر خودرويي بگذاريد براي رانندگي بسيار عالي خواهد بود ولي چيزي كه دوج چلنجر را از رقباي ساخت كمپاني هاي شورولت و فورد متمايز مي كند اين است كه صندلي هاي عقب آن براي بزرگسالان جاي بيشتري دارند، صندوق عقب بزرگ است و كيفيت سواري نيز چه در جاده و چه براي رفت و آمدهاي روزمره بسيار نرم و آرام است. البته دوج چلنجر مدل 2015 هنگام عبور از پيچ ها زياد قلدر و قوي نيست. شورولت كامارو و فورد موستانگ هندلينگ تيز و فرزتري دارند و زياد هم حجيم نيستند، از طرفي صندلي هاي عقب شان كم جاست و سواري شان نيز خشك تر است.

هر سه اين خودروها بسيار تأثيرگذار هستند ولي دوج چلنجر بهترين نماينده براي يك ماسل كار كلاسيك آمريكايي به شمار مي آيد و كابين جادار آن بيشتر براي سفرهاي جاده اي طولاني مناسب است. تيپ Hellcat نيز به شما اجازه مي دهد پيش دوستان تان خودنمايي كنيد چون حتي از لامبورگيني آونتادور هم چند اسب بخار بيشتر قدرت دارد. در مجموع بايد گفت اگر به دنبال يك كوپه عملكرد بالا مي گرديد، دوج چلنجر مدل 2015 مي تواند گزينه خوبي باشد.

 

 

  • طراحي بدنه و امكانات رفاهي دوج چلنجر مدل 2015

دوج چلنجر مدل 2015 يك كوپه پنج نفره است كه در هفت تيپ به بازار عرضه مي شود، اين تيپ ها عبارتند از: تيپ SXT، تيپ SXT Plus، تيپ R/T، تيپ R/T، تيپ R/T Scat Pack، تيپ SRT 392 و تيپ SRT Hellcat.

تجهيزات تيپ SXT كه از موتور شش سيلندر بهره مي برد عبارتند از: رينگ هاي 18 اينچي، دسترسي و استارت بدون كليد، نمايشگر 7 اينچي قابل تنظيم بر روي داشبورد، اتصال سيستم صوتي و تلفن همراه از طريق بلوتوث، لوازم تمام برقي، كروز كنترل، آينه الكتروكروميك، روكش چرمي غربيلك فرمان، فرمان تلسكوپي بشكن، صندلي برقي راننده با قابليت تنظيم در شش حالت، صندلي هاي تاشوي عقب به نسبت 40/60، كامپيوتر سفري، نمايشگر لمسي 5 اينچي، كنترل صوتي، سيستم صوتي مجهز به شش بلندگو و سي دي خوان و جك صوتي AUX.

تيپ SXT Plus از اين تجهيزات بهره مي برد: رينگ هاي 20 اينچي، بادشكن عقب، سيستم تعليق و ترمزهاي عملكرد بالا، چراغ هاي مه شكن، چراغ هاي اتوماتيك، سنسورهاي پارك عقب، دوربين ديد عقب، روكش چرمي، گرمكن و مجاري هواي صندلي هاي جلو، گرمكن غربيلك فرمان، فرمان تلسكوپي بشكن و برقي، نمايشگر لمسي 8.4 اينچي Uconnect، سيستم صوتي ارتقاء يافته، راديو ماهواره اي و درگاه iPod/USB.

تيپ R/T كه داراي موتور 8 سيلندر و 5.7 ليتري است از همه تجهيزات تيپ SXT بهره مي برد و رينگ هاي 20 اينچي را نيز به آن ها اضافه مي كند. تجهيزات تيپ R/T plus نيز شبيه تجهيزات تيپ SXT Plus است.

پكيج R/T Classic براي تيپ هاي SXT Plus و R/T plus به فروش مي رسد و نواركشي دوبل، رينگ هاي 20 اينچي و پنج پره، چراغ هاي زنون و روكش هاي چرمي اعلا با تزييناتي از جنس جير در اختيار خريداران قرار مي دهد. پكيج Super Track Pak نيز براي اين دو تيپ به صورت سفارشي به فروش مي رسد كه رينگ هاي 20 اينچي مشكي، سيستم تعليق فرمان و ترمزهاي عملكرد بالا و براي تيپ SXT بادشكن عقب همرنگ بدنه، سنسورهاي پارك عقب و دوربين ديد عقب را در اختيار خريداران قرار مي دهد.

 

دوج چلنجر مدل 2015

 

تيپ R/T Scat Pack كه از موتور 8 سيلندر بهره مي برد، علاوه بر تجهيزات تيپ R/T از اين تجهيزات نيز برخوردار است: رينگ هاي 20 اينچي، سيستم تعليق ارتقاء يافته، ترمزهاي برمبو، سيستم اگزوز اكتيو، بادشكن هاي جلو و عقب، سيستم كنترل پايداري متمركز بر عملكرد، صندلي هاي اسپرت جلو، اتصال سيستم صوتي و تلفن همراه از طريق بلوتوث، مسيرياب ماهواره اي، نمايشگر لمسي 8.4 اينچي، سيستم صوتي ارتقاء يافته، راديو ماهواره اي و درگاه iPod/USB.

تجهيزات تيپ SRT 392 عبارتند از: كاپوت منحصر به فرد با دريچه ورودي هوا، رينگ هاي 20 اينچي ريخته گري شده، ترمزهاي برمبو ارتقاء يافته، چراغ هاي زنون، سپرهاي تطبيق شونده با سيستم تعليق، حالت هاي مختلف رانندگي و سيستم صوتي Harman Kardon به همراه 18 بلندگو.

 

فول ترين تيپ دوج چلنجر نيز تيپ SRT Hellcat با موتور 8 سيلندر است كه تجهيزاتي شبيه به تجهيزات تيپ SRT 392 دارد و اين تجهيزات را نيز به آن ها اضافه مي كند: سوپرشارژر، دو دكمه كه خروجي موتور را كنترل مي كنند (دكمه سياه براي كاهش قدرت، دكمه قرمز براي به كارگيري حداكثر قدرت)، كاپوت منحصر به فرد با دريچه ورودي هوا، بادشكن هاي بزرگ در جلو و عقب، استارت از راه دور، سنسورهاي پارك عقب، دوربين ديد عقب، سيستم هشدار نقاط كور و موانع عقب و سيستم صوتي Harman Kardon.

 

 

  • قدرت و عملكرد موتور

همه تيپ هاي دوج چلنجر مدل 2015 ديفرانسيل عقب هستند. نيروي پيشران تيپ پايه SXT را يك موتور 6 سيلندر 3.6 ليتري تأمين مي كند كه 305 اسب بخار نيرو و حدود 363 نيوتن متر گشتاور توليد مي كند. گيربكس استاندارد يك گيربكس هشت سرعت اتوماتيك است و ميزان مصرف سوخت اين موتور 6 سيلندر نيز در سيكل تركيبي 12 ليتر (14 ليتر در شهر و 9 ليتر در بزرگراه) برآورد شده است.

 

 

تيپ R/T به يك موتور 8 سيلندر 5.7 ليتري مجهز است كه قادر است 375 اسب بخار نيرو و حدود 555 نيوتن متر گشتاور توليد كند. گيربكس استاندارد يك گيربكس شش سرعته دستي است ولي چنانچه گيربكس هشت سرعته اتوماتيك را سفارش بدهيد توان موتور به 372 اسب بخار نيرو و گشتاوري معادل 542 نيوتن متر كاهش پيدا مي كند. در تست سرعت، تيپ R/T به همراه گيربكس دستي توانست ظرف 5.8 ثانيه از حالت سكون به سرعت 100 كيلومتر بر ساعت دست پيدا كند. اگر چه صفر تا صد خوبي است ولي حدود يك ثانيه از صفر تا صد فورد موستانگ يا شورولت كامارو بيشتر است. ميزان مصرف سوخت با گيربكس اتوماتيك در سيكل تركيبي 14 ليتر و با گيربكس دستي 15 ليتر برآورد شده است.

تيپ هاي R/T Scat Pack و SRT به يك موتور 8 سيلندر 6.4 ليتري مجهزند كه 485 اسب بخار نيرو و حدود 644 نيوتن متر گشتاور توليد مي كند. گيربكس شش سرعته دستي گيربكس استاندارد است و گيربكس هشت سرعته اتوماتيك به صورت سفارشي به فروش مي رسد. ميزان مصرف سوخت اين تيپ با گيربكس اتوماتيك در سيكل تركيبي 15 ليتر و با گيربكس دستي 16 ليتر تخمين زده شده است.

تيپ SRT Hellcat از يك موتور 8 سيلندر 6.2 ليتري بهره مي برد كه قادر است 707 اسب بخار نيرو و حدود 881 نيوتن متر گشتاور توليد كند. صفر تا صد اين تيپ با گيربكس اتوماتيك 4.1 ثانيه است و ميزان مصرف سوخت آن نيز در سيكل تركيبي 17 ليتر برآورد شده است.

 

 

  • ايمني

همه تيپ هاي دوج چلنجر مدل 2015 به صورت استاندارد به اين تجهيزات ايمني مجهز هستند: ترمز ضد قفل، كنترل كشش و پايداري، پشت سري هاي اكتيو براي صندلي هاي جلو، كيسه هواي جلو و كيسه هواي پرده اي جانبي. سنسورهاي پارك عقب، دوربين ديد عقب، سيستم هشدار نقاط كور و موانع عقب و سيستم پيشگيري از تصادف نيز به صورت سفارشي قابل خريداري هستند. چنانچه براي اين تيپ نمايشگر لمسي 8.4 اينچي و مجهز به سيستم Uconnect را خريداري كنيد امكاناتي نظير دسترسي از راه دور، درخواست كمك اضطراري و رديابي خودرو مسروقه نيز در اختيارتان قرار مي گيرد. در تست ترمز، تيپ R/T با تايرهاي تابستاني پس از پيمودن 34 متر متوقف شد كه براي يك خودرو عملكرد بالا مسافت كوتاهي محسوب مي شود.

 

 

  • طراحي داخلي و امكانات رفاهي

بازنگري هايي كه امسال صورت گرفته باعث شده است دوج چلنجر كابيني شيك و زيبا داشته باشد. نمايشگر وسط داشبورد و كنسول مركزي نيز بسيار كاربردي هستند. تيپ هاي مجهز به گيربكس اتوماتيك داراي دسته دنده T شكل هستند كه يادآور دسته دنده هايي است كه در دهه 70 ميلادي در دوج چلنجر مورد استفاده قرار مي گرفت. غربيلك فرمان كوچك نيز تعامل خوبي بين راننده و خودرو برقرار مي كند. كيفيت مواد اوليه بسيار خوب است، روي داشبورد نيز تزيينات فلزي زيبايي به چشم مي خورند. نكته قابل توجه ديگري كه به چشم مي خورد، نمايشگر لمسي 8.4 اينچي است. اين نمايشگر از دكمه هاي مجازي بزرگ و چيدماني مبتكرانه بهره مي برد و خيلي سريع به لمس انگشتان واكنش نشان مي دهد. گفتني است نمايشگر 5 اينچي نيز كارش را خوب انجام مي دهد.

 

دوج چلنجر مدل 2015-02

 

صندلي هاي جلو عريض و تخت هستند و براي مسافرت هاي طولاني بسيار راحتند. صندلي هاي عقب نيز براي دو نفر بزرگسال به اندازه كافي جا دارند و از فضاي سر و فضاي پاي مناسبي برخوردارند. گنجايش فضاي بار به 0.45 متر مكعب مي رسد كه براي اين كلاس از خودروها بسيار بزرگ محسوب مي شود. تنها ايرادي كه از طراحي داخلي مي توان گرفت، ديد كم عقب است كه از خط كمر بالا و ستون هاي پهن عقب ناشي مي شود. با اين حال، دوربين ديد عقب و سنسورهاي پراك مي توانند به راننده كمك زيادي بكنند.

 

 

  • تجربه رانندگي

هر يك از تيپ هاي دوج چلنجر 2015 كيفيت سواري خاص خودش را دارد كه همگي نيز عالي هستند. شما مي توانيد از اين كوپه بزرگ براي رفت و آمدهاي روزمره يا سفرهاي جاده اي به گونه اي استفاده كنيد كه گويي روي مبل راحتي خانه نشسته ايد. سيستم تعليق تيپ پايه SXT بسيار شناور است ولي خريدن تيپ SXT Plus بيشتر توصيه مي شود چون هندلينگ بهتري دارد. البته تيپ هاي بالاتر براي سفر در جاده هاي باريك و پر پيچ و خم مناسب تر هستند چون چسبندگي بيشتري دارند. با اين كه موتور 6 سيلندر به اندازه موتور 8 سيلندر قوي نيست ولي همين 305 اسب بخار نيرو هم به طور قطع بسيار زياد است. اگر هم خودرو شما به موتور 8 سيلندر مجهز باشد، آن وقت است كه مي توانيد يك ماسل كار واقعي را تجربه كنيد. شتاب موتور 8 سيلندر بسيار خوب است و صدايي دلنشين نيز توليد مي كند. كار كردن با گيربكس دستي آسان است ولي گويا اين گيربكس دوست ندارد به ناگهان فشار زيادي به آن وارد بشود، به همين خاطر، كساني كه مي خواهند رانندگي پر شور و هيجاني داشته باشند بهتر است گيربكس اتوماتيك را انتخاب بكنند كه از تعويض دنده هايي سريع برخوردار است.

 

پيشنهاد فروش خودرو مدل جيلي امگرند X7

پيشنهاد فروش خودرو مدل جيلي امگرند X7

جيلي امگرند X7 اولين بار در سال 2007 وارد بازار شد و در حال حاضر نيز تنها خودرو شاسي بلندي است كه توسط كمپاني جيلي توليد مي شود. اين شاسي بلند چهار درب به همراه دو رديف صندلي كه پنج نفر را در خود جا مي دهند، نقش مهمي در ميان محصولات كمپاني جيلي و همچنين در بازار ايفا مي كند. جيلي امگرند X7 با يك موتور 1.8 اينچي تواليد مي شود ولي بهتر است كمپاني سازنده به منظور برآورده شدن نياز مشتريان ساخت چند نوع موتور حجيم تر و قوي تر را نيز در دستور كار قرار بدهد.

كمپاني جيلي يكي از بزرگترين خودروسازان چين است و برند هايي مانند Embrand، Englon، Gleagle و حتي خودروساز سوئدي يعني كمپاني ولوو از زير مجموعه هاي آن به شمار مي روند. البته بيشتر محصولات اين شركت ها در كشور چين به فروش مي رسد ولي گويا كمپاني جيلي قصد دارد بازارهاي جديدي از جمله در آمريكاي شمالي به دست بياورد و بهترين برگ برنده آن مي تواند امگرند X7 باشد.

جيلي امگرند X7 يك كراس اوور خانوادگي جمع و جور است شبيه به ميتسوبيشي Outlander Sport و سوبارو XV Crosstrek. اين خودرو از تجهيزات ايمني پيشرفته بهره مي برد، موتوري قوي دارد و طراحي آن توسط تيم افسانه اي Giugiaro انجام شده است.

 

  • طراحي بدنه

مي توان گفت اين خودرو شاسي بلند از لحاظ طراحي در صدر جدول قرار نمي گيرد. البته طراحي بدنه توسط طراحان شركت Giugiaro انجام شده است، همان شركتي كه مازراتي Merak، لانچيا Delta، بي ام و M1 و چندين خودرو ديگر را طراحي كرده است. متأسفانه همين شركت طراحي خودرهايي نظير سوزوكي X 90، شورولت Aveo و دوو Lanos را نيز انجام داده است. بدنه جيلي امگرند X7 طرح سنتي و جعبه مانند يك شاسي بلند سنتي را دارد، با دماغه اي ملايم و تجهيزاتي به درد بخور مانند روف ريل و گلگيرهايي بزرگ.

اگر با دقت بيشتري به جيلي امگرند X7 نگاه كنيد، جزييات بيشتري توجه شما را به خودشان جلب خواهند كرد. شيب شيشه عقب در پشت ستون انتهايي بسيار زيباست، برش هاي بدنه نيز به اين خودرو ظاهري حجيم مي دهد. بزرگ ترين اين برش ها روي گلگيرهاي عقب ديده مي شوند و به قسمت انتهايي امگرند X7 را حجيم مي كنند. البته اين شايد نكته مثبتي نباشد و اگر از نيم رخ به جيلي امگرند X7 نگاه كنيد چنين به نظر مي رسد كه در قسمت انتهايي اش يك "تومور" دارد. شيشه هاي عقب كاملاً عمودي هستند.

 

  • طراحي داخلي

كمپاني جيلي هوشمندانه بر افزايش فضاي داخلي امگرند X7 تمركز كرده است. ظاهر كابين داخلي چشم نواز است و چيدمان خوبي دارد ولي كيفيت مواد اوليه چنگي به دل نمي زند. جعبه داشبورد بزرگ است، جيب هايي كه روي پنل درب ها قرار دارند و محفظه بار روي كنسول فضاي بسيار خوبي براي نگهداري اشياء فراهم مي كند. صندلي هاي عقب نيز به جلو و عقب مي لغزند و در صورت لزوم اجازه مي دهند سطح فضاي بار و سرنشينان عقب تنظيم بشود. نكته مثبت ديگري كه به چشم مي خورد، استفاده از موادي به رنگ روشن بر روي روكش داخلي سقف است. كابين دو رنگ سياه و قهوه اي به يك سقف سفيد ختم مي شود، اين امر روشنايي داخل كابين را افزايش مي دهد و باعث مي شود كابين بزرگ تر به نظر برسد.

 

 

  • قدرت و عملكرد موتور

تأمين نيروي پيشران جيلي امگرند X7 را يك موتور چهار سيلندر 2 ليتري بر عهده دارد كه مي تواند 139 اسب بخار نيرو و حدود 177 نيوتم متر گشتاور توليد كند. تاكنون صفر تا صدي براي اين خودرو ثبت نشده است ولي عدد 12 ثانيه زياد دور از انتظار نيست. حداكثر سرعت نيز به 168 كيلومتر بر ساعت مي رسد. گيربكس استاندارد يك گيربكس پنج دنده دستي است و گيربكس 6 دنده اتوماتيك به صورت سفارشي در اختيار خريداران قرار مي گيرد. شايد موتور استاندارد رضايت بيشتر مشتريان را به دست نياورد ولي يك موتور قوي تر نيز قابل سفارش است كه قادر است 162 اسب بخار نيرو و 219 نيوتن متر گشتاور توليد كند. اين موتور قوي تر در كنار يك گيربكس هفت دنده اتوماتيك قرار مي گيرد.

 

 

رقبا

  • مزدا CX-5

مزدا CX-5 يكي از محبوب ترين كراس اوورهاي جمع و جوري است كه در بازار آمريكا به فروش مي رسد. ابعاد آن شباهت زيادي به ابعاد جيلي امگرند X7 دارد و دو موتور 155 و 184 اسب بخاري نيز براي آن به فروش مي رسند. نكته مهم تر اين است كه از نظر بيشتر مشتريان، مزدا     CX-5 ظاهري زيبا و منحصر به فرد دارد و هندلينگ آن نيز اسپرت تر است. البته قيمت آن در مقايسه با قيمت جيلي امگرند X7 بالاتر است و از اين لحاظ، جيلي برگ برنده را در دست دارد.

  • كيا اسپورتيج

محصولات كمپاني هاي كيا و هيونداي كمترين قيمت ها را دارند و به تازگي با ارائه محصولاتي ارتقاء يافته جاي خودشان را در بين پرفروش ها باز كرده اند. كيا اسپورتيج نمونه اي عالي براي اين است كه كمپاني كيا چطور يك برند قديمي برداشته و با آن وارد بازار رقابتي كراس اوورهاي مجهز شده است. وقتي صحبت از قدرت موتور پيش بيايد، كيا اسپورتيج مزدا و جيلي را پشت سر مي گذارد. موتور پايه كيا اسپورتيج يك موتور 2.4 ليتري است با 182 اسب بخار نيرو و 240 نيوتن متر گشتاور. يك موتور قوي تر 2 ليتري و مجهز به توربوشارژر كه قادر است 260 اسب بخار نيرو توليد كند.

 

 

  • نتيجه گيري

جيلي امگرند X7 خودرو منحصر به فردي است كه مي تواند مشتريان زيادي در ايالات متحده به دست بياورد. اين خودرو توانايي آن را دارد تا از فروش خوبي برخوردار باشد و از آن جايي كه كمپاني هاي هيونداي و كيا عزم خودشان را جزم كرده اند تا خودروهايشان را ارتقاء بدهند، يك خلاء بزرگ در حوزه خودرهاي ارزان قيمت به وجود خواهد آمد. شايد جيلي امگرند X7 زياد زيبا و چشم نواز نباشد ولي از لحاظ قيمت براي اين كمپاني چيني كار دشواري نخواهد بود كه هزاران دستگاه از آن را در آمريكا به فروش برساند.

پيشنهاد فروش خودرو مدل 2015 پرادو TXL چهار در

پيشنهاد فروش خودرو مدل 2015 پرادو TXL چهار در

همانطور كه مي دانيد تويوتا پرادو با گيربكس دستي طرفداران اندكي دارد، به طوريكه در سال گذشته تنها 990 دستگاه از آن به فروش رفت. در صورتي كه فروش كلي پرادو در سال 2014 رقمي بالغ بر 16,112 دستگاه بود. بي ترديد، هر فردي كه پشت فرمان اين شاسي بلند با گيربكس دستي مي نشيند، به اين موضوع پي مي برد كه قادر نيست از تمامي قابليت هاي اين خودرو بهره ببرد.

تويوتا پرادو مدل 2016 در تيپ GXL داراي يك پيشرانه ديزلي 2.8 ليتري مي باشد كه به توربوشارژر مجهز است و در كنار يك گيربكس 6 سرعته دستي قرار مي گيرد. اين شاسي بلند در تيپ GX نيز به بازار عرضه مي شود كه به عنوان خودرو محبوب آفرود در اختيار علاقه مندان قرار مي گيرد. جالب است بدانيد كه قيمت اين خودرو از 52,990 دلار شروع مي شود.

در ابتدا بايد خاطر نشان شويم كه دوره شاسي بلند هاي دستي براي عبور از مسيرهاي خارج جاده اي و آف رود در كلاس SUV ديگر به پايان رسيده است و اين خودرو ها در مدل هاي اتوماتيك عملكرد بالا و منحصر به فردي را از خود نشان مي دهند.

همانطور كه يك خودرو اتوماتيك رانندگي درون شهر را آسان مي كند، با تعويض دنده نرم و مناسب سواري معقول تري را در خارج جاده به راننده هديه مي نمايد. از طرفي، اگر در بزرگراه مشغول رانندگي باشيد، آنگاه باز هم  هيچ مشكلي پيش روي نخواهيد داشت. به طور كلي بايد بگوييم كه راننده اي كه با خودرو اتوماتيك رانندگي كند، ديگر به سراغ مدل دستي نخواهد رفت.

اما در مورد تويوتا پرادو مسئله كمي متفاوت است. اين خودرو با پيشرانه قدرتمند ديزلي و مجهز به توربوشارژر و گيربكي دستي كه با آن سازگاري دارد، همه را حيرت زده مي كند و لذت يك آفرود خاطره انگيز را براي سرنشينان به ارمغان مي آورد. طراحي اين شاسي بلند عالي است و مالك از داشتن آن حس برتري مي كند.

تعويض دنده با گيربكس دستي اين خودرو به نرمي انجام مي شود، حتي در ترافيك هاي سنگين نيز كلاچ آن سفت نمي شود. در مواقعي كه سرعت خودرو بالاست و يا فشار زيادي بر روي موتور است اين گيربكس به راحتي كار تعويض دنده را انجام مي دهد.

لازم به ذكر است كه واژه  نرم و راحت يك بخش جدانشدني از تويوتا پرادو است،يعني؛ كمپاني سازنده با اينكه كمي هندلينگ آن را محدود كرده، اما همواره به نرمي و راحتي سواري اين شاسي بلند انديشيده است. اين خودرو با رينگ هاي 20 اينچي و هندلينگ اسپرت، هنگام  حركت روي سنگ و لاخ و جاده هاي ناهموار ، كيفيت سواري خود را حفظ مي كند. موتور اين شاسي بلند به محض اينكه گرم شود، آرام مي گيرد و سرو صدايي توليد نمي كند. گفتني است، هنگام رانندگي در بزرگراه و يا اعمال فشار بر موتور باز هم سرو صدايي از آن شنيده نمي شود.

دنده هاي پنج و شش در در اين شاسي بلند حكم اووردرايو را دارند و راننده مي‌تواند بين سرعت 90 تا 110 كيلومتر بر ساعت از آنها استفاده كند. به اين طريق، فشار از روي موتور كاسته شده و در مصرف سوخت كمي صرفه جويي مي شود. با توجه به اين شرايط، مصرف سوخت به ازاي هر صد كيلومتر از 9.8 ليتر به 7.9 ليتر كاهش مي يابد. البته بايد يادآور شويم كه پرادو يك شاسي بلند بزرگ 7 نفره است و اين قابليت براي چنين خودرويي بسيار شگفت آور مي‌باشد.

با اندكي رانندگي در حالت چهار چرخ محرك(4WD) در يك مسير خارج جاده اي به سادگي به رابطه ميان گشتاور و تعويض دنده پي مي بريد. تعويض دنده هاي پايين براي راننده كمي ملموس تر از دنده هاي بالا خواهد بود، اما باز هم مي توان گفت كه در نوع خود بي نظير مي باشد.

كمپاني تويوتا براي اين مدل گارانتي 3 ساله يا 60 هزار كيلومتر كاركرد به همراه خدمات پس از فروش در سراسر استراليا ارائه كرده است. اين خودرو هر شش ماه و يا به ازاي 10 هزار كيلومتر كاركرد سرويس ميشود كه هزينه آن 220 دلار خواهد بود.

با توجه به تمامي مواردي كه ذكر شد، بايد بگوييم كه تويوتا پرادو را در مدل دستي به هيچ عنوان به خريداران آن پيشنهاد نمي كنيم. چراكه نمي توان عملكرد يك شاسي بلند اتوماتيك را حين حركت در مسير آفرود ناديده گرفت. اگر علاقه مند به رانندگي با يك شاسي بلند بزرگ با گيربكس دستي هستيد، بهتر است پرادو دستي را امتحان كنيد. اما بي شك آخرين نفري مي باشيد كه به خط پايان مي رسيد!

پيشنهاد فروش خودرو مدل بنز E220 2013

پيشنهاد فروش خودرو مدل بنز E220 2013

  • بررسي تخصصي مرسدس بنز كلاس E مدل 2013

 مرسدس بنز E-Class مدل 2013 در مدل‌هاي سدان، كوپه (مدل كوپه نوع اسپرت سدان است)، كروكي (اين مدل تقريباً مشابه مدل كوپه است) و استيشن واگن (مدل واگن همانند مدل سدان است اما داراي يك فضاي اضافي براي سگ خانواده نيز است.) به بازار عرضه مي‌شود. هر يك از اين مدل‌ها داراي موتورهاي مختلفي هستند كه مي‌توان به موتور توربوديزل E250 Bluetec (فقط با مدل سدان)، موتور شش سيلندر E350 (با همه مدل‌ها)، موتور هيبريد E400 (فقط با مدل سدان)، مدل هشت سيلندر E550 (با همه مدل‌ها به جز استيشن واگن) و موتور E63 AMG (فقط با مدل‌هاي سدان و استيشن واگن) اشاره كرد؛ كه هر كدام از اين مدل‌ها داراي نقاط ضعف و قوتي هستند كه كار انتخاب از بين آن‌ها را براي شما سخت و طاقت‌فرسا مي‌سازد.

 

  • نكات مثبت

مرسدس بنز كلاس E مدل 2013 داراي تنوع گوناگوني از نوع ماشين‌هاي لوكس ابعاد متوسط است. اين مدل تجهيزات استاندارد و آپشنال زيادي را به همراه دارد كه به مشتري اجازه مي‌دهد با توجه به سليقه خود آن‌ها را سفارشي‌سازي كند. درحالي‌كه از نظر موتورهاي متعدد و استايل بدنه نيز در اين كلاس بدون رقيب است.

  •  نكات منفي

قيمت اين خودرو كمي بالاست و شما ممكن است بتوانيد خودروهايي ارزان‌قيمت‌تر همانند خودروهاي سدان كاديلاك، لكسوس، اينفينيتي پيدا كنيد. رانندگان سخت‌گيرتر احتمالاً BMW سري 5 را ترجيح مي‌دهند چون اين خودرو نسبت به مرسدس بنز كلاس E از نظر رانندگي و انعطاف‌پذيري بهتر است.

 

 

  • تازه‌هاي مدل 2013

مرسدس بنز كلاس E مدل 2013 از نوع كوپه و كروكي داراي سيستم مخابراتي mbrance2، فرمان الكترومغناطيسي و گرم‌كن صندلي جلو است. در مدل‌هاي هيبريدي اسپرت سدان E400 براي اولين بار يك موتور 6 سيلندر با توان توليد 305 اسب بخار نيرو به همراه يك موتور الكتريكي با توان توليد 27 اسب بخار ارائه شده است.

 

 

  • رانندگي

مرسدس بنز كلاس E با داشتن موتورهاي مختلف يكي از سريع‌ترين خودروهاي موجود در سطح جاده‌ها است. اين خودرو با داشتن كمك‌فنرهاي منحصربه‌فرد باعث مي‌شود كه راننده به راحتي خودش را با سطح جاده تطبيق دهد به‌طوري‌كه در دست‌اندازهاي جاده‌ها از انعطاف‌پذيري خوبي برخوردار است. فرمان آن بسيار نرم و سبك است و اگر سيستم هشدار عبور از خط يا كروز كنترل Distronic Plus را خريداري كنيد، خودرو فرمان‌بردارتر خواهد شد و هندلينگ آن راحت‌تر مي‌شود. شايد شگفت‌زده بشويد كه اين سدان يا كوپه بزرگ، چگونه اين‌قدر راحت ناهمواري‌ها و پيچ‌ها را پشت سر مي‌گذارد. اين واقعيت در مورد مدل‌هاي AMG بيشتر صدق مي‌كند. سيستم تعليق بادي، سواري بسيار نرم و راحتي در اختيار سرنشينان قرار مي‌دهد و ناهمواري‌ها را بسيار خوب جذب مي‌كند. همه اين‌ها كمك مي‌كنند كه اين خودرو رانندگي را براي شما به‌طور فراواني لذت‌بخش كند. اگر ميزان مصرف سوخت خودرو براي شما اهميت داشته باشد شما مي‌توانيد يكي از مدل‌هاي هيبريدي و يا ديزلي را انتخاب كنيد. مدل E63 AMG مجهز به يك موتور ارتقا يافته است كه قدرت و عملكرد خوبي را به همراه دارد. همان‌طور كه قبلاً ذكر شد موتور كه 2013 E63 AMG هم براي مدل سدان و هم براي مدل واگن موجود است.

 

ويژگي‌هاي محبوب
  • پكيج ايمني DISTRONIC PLUS

خصوصيات پكيجي ايمني رادار ديسترونيك (تنظيم فاصله و پيشگيري از برخورد با موانع ثابت و متحرك) واقعاً منحصربه‌فرد است. سيستم Pre-Safe Brake با استفاده از فناوري رادار به راننده در مورد امكان تصادف هشدار مي‌دهد و حتي قادر است به‌منظور به حداقل رساندن اثر برخورد دستور ترمز نيز صادر كند.

 

  • پكيج اسپرت

براي مدل‌هاي كلاس E مي‌توان پكيج اسپرت را سفارش داد. اين پكيج علاوه بر اينكه باعث تغييرات بصري همانند چرخ‌هاي بزرگ و زيباسازي فضاي داخلي كابين مي‌شود، به راننده نيز اين امكان را مي‌دهد كه با فشردن
دكمه اسپرت، عملكرد سيستم تعليق را خشك و اسپرت كرده و در كنار عملكرد تيزتر فرمان
و پدال گاز، پايداري و هندلينگ بهتري را فراهم سازد.

 

 جزئيات بيشتر از مرسدس بنز كلاس E مدل 2013
  • طراحي داخلي

مرسدس بنز كلاس E مدل 2013 داراي تجهيزات استانداردي است كه براي شما فضايي راحت و دل‌نشيني را فراهم مي‌كند كه غيرازاين نيز نبايد از آن انتظار داشت. فضاي داخلي آن از چوب گردو ساخته‌شده، صندلي آن 14 حالته با تنظيمات حافظه است، سيستم صوتي پيشرفته و سيستم مسيريابي نيز يكي ديگر از گزينه‌هايي است كه در كابين آن به چشم مي‌خورد. فضاي بالاي سر و جلوي پا براي تمامي مدل‌ها بسياري عالي است. البته صندلي عقب در مدل كوپه و كروك كمي تنگ است اما در مدل سدان و واگن زيباتر و جادارتر است. فضاي بار نيز بسيار قابل‌توجه است.

 

  • طراحي بيروني

مرسدس بنز كلاس E مدل 2013 از نظر طراحي بدنه تركيبي از خودروهاي سدان و كوپه دهه 1950 را ارائه مي‌دهد به‌طوري‌كه گلگيرهاي عقب عضلاني آن به همراه طراحي‌هاي قسمت جلو، اين مدل را نسبت به ديگر مدل‌ها خاص‌تر كرده است. در مدل كوپه ستون وسط (B) حذف شده است كه اين امر به زيبايي جانبي آن كمك شاياني كرده است و اين مدل را نسبت به ديگر مدل‌ها بسيار متمايز مي‌كند. مدل كروكي همانند مدل كوپه داراي پنجره‌هاي مشبك است. در مدل واگن، سقف كابين داراي شيبي از جلو به عقب است، ولي ديگر نقاط بدنه تقريباً به شكل صاف و مستقيم هستند كه باعث بزرگ‌تر شدن فضاي بار آن نيز شده است.

تجهيزات قابل‌توجه
  • تجهيزات استاندارد

همه مدل‌هاي كلاس E سال 2013 داراي تعداد زيادي از خصوصيات استاندارد هستند كه مي‌توان به سيستم دستيار ترمز الكترونيكي، گيربكس 7 سرعته با پدال شيفتر نصب‌شده بر روي فرمان اشاره كرد. تجهيزات استاندارد ديگري نيز وجود دارد كه مي‌توان از سيستم مخابراتي mbrance2، سيستم صوتي 8 بلندگو، سيستم پخش CD/DVd با 6 سي دي چنجر، صفحه‌نمايش 7 اينچي نام برد. تجهيزات ايمني آن شامل كيسه‌هاي هوا و صندلي ايمني كودك و كنترل پايداري الكترونيكي است. كنترل پايداري الكترونيكي براي مدت طولاني است كه به‌صورت استاندارد بر روي ماشين‌هاي مرسدس بنز وجود دارد و اخيراً دولت استفاده از آن بر روي همه ماشين‌هاي كه بعد از سال 2013 توليد مي‌شوند را اجباري كرده است.

 

  • تجهيزات آپشنال

مرسدس بنز كلاس E مدل 2013 داري پكيج‌هاي آپشنال زيادي است كه مي‌توان به پكيج طراحي لوكس و اسپرت، پكيج Distronic Plus كه داراي سيستم دستيار ترمز ايمن و سيستم خود پارك است و پكيج Premium كه داراي سيستم اتصالات بلوتوث، رابط اتصال MP3 و ipod و راديو HD و غيره است اشاره كرد. همچنين براي رده‌هاي سدان و واگن، روكش‌هاي چرمي به‌صورت آپشنال ارائه مي‌شوند و براي همه مدل‌ها گرم‌كن صندلي، سيستم تهويه و سيستم ماساژور راننده وجود دارد. سيستم‌هاي دستياري شامل سيستم هشدار خروج از خط (به‌صورت فعال و غيرفعال) و سيستم نقطه كور است. با سفارش مدل فعال اين سيستم‌ها يعني Active Lane Keeping Assist و Active Blind Spot Assist، سيستم رادار ديسترونيك (تنظيم فاصله و پيشگيري از برخورد با موانع ثابت و متحرك) نيز روي خودرو نصب مي‌شود. تفاوت سيستم‌هاي فعال با نوع غيرفعال اين است كه در مدل‌هاي فعال، علاوه بر هشدار صوتي و لرزش فرمان، كنترل و بازگرداني خودرو به مسير صحيح نيز به‌طور خودكار و توسط سيستم انجام مي‌شود.

 

  • زير كاپوت

خودروهاي كلاس E مدل 2013 داراي موتورهاي مختلفي هستند كه عبارت‌اند از موتور ديزلي BlueTEC (موتور 6 سيلندر ديزلي سه ليتري با توان توليد 210 اسب بخار نيرو) مدل E350 (موتور شش سيلندر سه ليتري با توان توليد 302 اسب بخار نيرو) مدل E550 (يك موتور هشت سيلندر 4.6 ليتري با توان توليد 402 اسب بخار) و مدل E63 AMG (فقط در رده‌هاي سدان و واگن وجود دارد كه يك موتور هشت سيلندر 5.5 ليتري با قدرت پيشرانه 518 اسب بخار است). همه موتورهاي كلاس E داري گيربكس 7 سرعته اتوماتيك با پدال شيفيتينگ دستي آپشنال هستند. ديفرانسيل چهارچرخ محرك 4Matic هم براي موتورهاي 8 سيلندر 4.6 ليتري و هم براي موتورهاي 6 سيلندر 3.5 ليتري موجود است. در ادامه هريك از اين موتورها موردبررسي قرار مي‌گيرند.

 

  • BlueTEC

موتور 6 سيلندر ديزلي 3 ليتري.

توان توليد 210 اسب بخار نيرو در 3400 دور در دقيقه.

گشتاور 400 پوند بر فوت در 1600 تا 2400 دور در دقيقه.

ميزان مصرف سوخت در شهر برابر با 21 گالن در مايل و در بزرگراه برابر 32 گالن در مايل است.

 

  • E350

موتور 6 سيلندر دوگانه 3.5 ليتري.

توان توليد 302 اسب بخار نيرو در 6500 دور در دقيقه.

گشتاور 273 پوند بر فوت در 3500 تا 5250 دور در دقيقه.

ميزان مصرف سوخت براي مدل‌هاي سدان در شهر برابر با 20 گالن در مايل و در بزرگراه برابر 30 گالن در مايل و براي مدل‌هاي 4Matic در شهر برابر با 19 گالن در مايل و در بزرگراه 29 گالن در مايل، براي مدل‌هاي كوپه در شهر برابر با 20 گالن در مايل و در بزرگراه 28 گالن در مايل، براي مدل كروكي در شهر برابر با 19 گالن در مايل و در بزرگراه 27 گالن در مايل و بالاخره براي مدل واگن در شهر برابر با 19 گالن در مايل و در بزرگراه 27 گالن در مايل است.

 

موتور هيبريدي

موتور 6 سيلندر دوگانه 3.5 ليتري.

توان توليد 302 اسب بخار نيرو (براي موتورهاي گازوئيلي)، توان توليد 27 اسب بخار نيرو (براي موتورهاي الكتريكي).

گشتاور 273 پوند بر فوت (موتور گازوئيلي)، گشتاور 207 پوند بر فوت (موتور الكتريكي)

ميزان مصرف سوخت: اطلاعاتي وجود ندارد.

 

E550

موتور 8 سيلندر دوگانه 4.6 ليتري.

توان توليد 402 اسب بخار نيرو در 5000 تا 5750 دور در دقيقه (550 اسب بخار به‌صورت آپشنال).

گشتاور 543 پوند بر فوت در 1600 تا 4750 دور در دقيقه.

ميزان مصرف سوخت براي مدل‌هاي سدان AWD در شهر برابر با 16 گالن در مايل و در بزرگراه برابر 26 گالن در مايل و براي مدل‌هاي كوپه در شهر برابر با 17 گالن در مايل و در بزرگراه 27 گالن در مايل است و براي مدل‌هاي كروكي در شهر برابر با 16 گالن در مايل و در بزرگراه 25 گالن در مايل است.

 

E63 AMG

موتور 8 سيلندر 5.5 ليتري.

توان توليد 518 اسب بخار نيرو در 5250 تا 5750 دور در دقيقه (550 اسب بخار به‌صورت آپشنال).

گشتاور 516 پوند بر فوت در 1700 تا 5000 دور در دقيقه (590 پوند بر فوت گشتاور به‌صورت آپشنال).

ميزان مصرف سوخت براي مدل‌هاي سدان در شهر برابر با 16 گالن در مايل و در بزرگراه برابر 24 گالن در مايل و براي مدل‌هاي واگن در شهر برابر با 15 گالن در مايل و در بزرگراه 23 گالن در مايل است.

پيشنهاد فروش خودرو مدل امرسدس بنز A-Class مدل 2016

پيشنهاد فروش خودرو مدل امرسدس بنز  A-Class مدل 2016

مرسدس بنز A-Class با دماغه پهن، نيم رخ صاف و راست، پلت فرم "ساندويچي" و ديفرانسيل جلو توانسته است محصولي پرفروش و پرطرفدار باشد. با يان كه بيش از 1.5 ميليون دستگاه از اين خودرو به فروش رفته است ولي انتقادهايي نيز به آن وارد شده است. برخي از خريداران معتقدند اين خانواده از مرسدس بنز به اندازه كافي اسپرت نيست و بدنه اي جعبه اي شكل دارد.

بنابراين از آن جايي كه نسل سوم اين خودرو 15 سال پيش به بازار عرضه شده بود، كمپاني سازنده تصميم به بازنگري در طراحي اين سري محصولات گرفته است. به اين ترتيب، مرسدس بنز A-Class امروزي دستخوش تغييرات زيادي شده است. اين خودرو خانوادگي 4.3 متر طول دارد كه شايد درك آن براي بسياري از خريداران راحت تر باشد. پلت فرم ساندويچي موتور و ساير تجهيزات مربوط به آن را به جاي جلو يا عقب در زير كابين قرار داده است و باعث شده است تا خودرو جمع و جور و در عين حال بسيار جادار باشد. سيستم تعليق جلو از نوع مك پيرسون و سيستم تعليق عقب نيز از نوع سه اتصالي است كه در زير بدنه يكپارچه فولادي قرار گرفته اند.

 

بررسي مرسدس بنز A160-03

 

موتورهاي ديزلي 1.5 ليتري، 1.8 ليتري و 2.1 ليتري و موتورهاي بنزيني 1.6 ليتري و 2.0 ليتري نيز ارائه مي شوند كه امكان اتخاب از بين آن ها براي مشتريان وجود دارد.

 

در كابين داخلي صندلي هاي اسپرت و غربيلك فرمان اسپرت به چشم مي خورد و نشان مي دهد تيم طراحي مرسدس بنز A-Class وقت زيادي را صرف كرده است تا مبارزه با رقبا بپردازد و اين هاچ بك را جذاب و دوست داشتني تر از قبل بكند.

مرسدس بنز A-Class با برادرانش از خانواده B-Class و CLA-Class از يك پلت فرم مشترك استفاده مي كند ولي از آن ها جادارتر است و به نظر مي رسد بيشتر از محصولات آئودي الهام گرفته است.

تجهيزاتي كه به صورت استاندارد براي مرسدس بنز A-Class ارائه مي شوند عبارتند از: نمايشگر 5.8 اينچي، اتصال بلوتوث و سيستم هشدار خواب آلودگي راننده Air-con. مسيرياب ماهواره اي به همراه نمايشگر 7 اينچي نيز به صورت سفارشي در اختيار مشتريان قرار مي گيرد.

 

موتور 1.8 ليتري كه روي مدل  A200 CDI نصب مي شود 134 اسب بخار نيرو و 300 نيوتن متر گشتاور توليد مي كند. اين موتور در كنار گيربكس اتوماتيك و دو كلاچه 7G-DCT قرار مي گيرد و شتاب صفر تا صد آن 8.9 ثانيه اعلام شده است. اين ميزان از نيرو و گشتاور در كنار سيستم تعليق مناسب و خوش تنظيم قرار مي گيرد و به راننده اعتماد به نفس زيادي مي دهد.

ميزان مصرف سوخت 4.75 برآورد شده است كه عدد بسيار خوبي است و نشان مي دهد دور موتور خيلي زود بالا مي رود و گيربكس نيز از ضريب دنده اي مناسب برخوردار است.

 

چنانچه مصرف پايين برايتان در اولويت قرار دارد، موتور مدل A180 CDI نيز برخورداري از عملكردي خوب، مصرف سوختي برابر با 3.63 ليتر دارد و در هر كيلومتر فقط 99 گرم گاز آلاينده CO2 توليد مي كند. شتاب صفر تا صد اين مدل نيز 11.3 ثانيه اعلام شده است.

 

بررسي مرسدس بنز A160-02

 

اگر بي سر و صدا بودن و نرم كار كردن برايتان اهميت دارد مي توانيد از بين موتورهاي بنزيني يكي را انتخاب كند. موتور A250 حدود 211 اسب بخار نيرو توليد مي كند و به هاچ بك مرسدس بنز A-Class اجازه مي دهد شتاب صفر تا صدي برابر با 6.6 ثانيه داشته باشد.

موتور بنزيني ديگر، موتور A200 است كه 122 اسب بخار قدرت دارد و صفر تا صد آن 8.3 ثانيه اعلام شده است. با اين كه عملكرد موتور A180 زياد چنگي به دل نمي زند ولي به نوبه خودش موتور قوي و مهمي است. اين موتور در دورهاي پايين آرام و بي صداست و در سرعت هاي بالا نيز مصرف سوخت پاييني دارد.

 

كمپاني مرسدس بنز با توليد مرسدس بنز A-Class يك محصول ناب و پويا به بازار عرضه كرده است كه تكان هاي بدنه بسيار كمي دارد. هندلينگ بسيار خوب است و هنگام عبور از پيچ ها خودرو تعادل بسيار خوبي دارد. از ميان رقباي اين خودرو مي توان به بي ام و سري 1 و آئودي A3 اشاره كرد كه مهيج هستند ولي به اندازه مرسدس بنز اعلا و ناب نيستند. ناگفته نماند كه كيفيت سواري در جاده هاي ناهموار قدري پايين مي آيد و با سر و صدا همراه مي شود و هندلينگ نيز كمي پايين مي آيد.

در مسيرهاي بسيار ناهموار، بدنه بدون تكان باقي نمي ماند و چندان راحت نيست و اين امر  بيشتر سرنشيناني كه براي اولين بار سوار آن مي شوند را شگفت زده مي كند. به اين ترتيب مي توان گفت اين خودرو براي رفت و آمدهاي روزمره نيز چندان مناسب نيست. البته هندلينگ به اندازه كافي خوب است تا اين ضعف را بپوشاند.

 

بررسي مرسدس بنز A160-01

 

سيستم تعليق مدل AMG قدري خشك است و هندلينگ را قدري ضعيف مي كند ولي كيفيت سواري آن در مجموع خوب است.

شايد ارزان ترين محصول از خانواده مرسدس بنز A-Class مدل A180 باشد كه بعد از مدل هاي SE، Sport و AMG در رده آخر قرار مي گيرد. اين مدل به رينگ هاي 15 اينچي و موتور بنزيني 1.6 ليتري مجهز است و تركيبي مناسب از عملكرد و مصرف پايين است.

 

  • نتيجه گيري

مرسدس بنز A-Class به عنوان يك شاخه از محصولات كمپاني سازنده قصد دارد از راه هايي متفاوت، پويايي جديدي به اين محصولات بدهد. بدنه ظاهري زيباست و داخل كابين نيز كيفيت حرف اول را مي زند.

اين ويژگي ها در كنار موتورهايي كم مصرف و پاك قرار مي گيرند. هندلينگ نيز عالي است و قبلاً در خودروهاي جمع و جور مرسدس بنز مشاهده نمي شد.

 

پيشنهاد فروش خودرو مدل بي ام و X1 25i

پيشنهاد فروش خودرو مدل  بي ام و X1 25i

كمپاني بي ام و هرگز نتوانسته خود را از توليد شاسي بلند هاي منحصر به فرد محروم نگاه دارد و از دهه 1990 به بعد با توليد X5  و مدل هاي X بر اين باور پافشاري كرده است. اكنون نيز توليد X1 جديد دست آورد ديگر كمپاني بي ام و در اين مسير است.

 

گفتني است كه نسل حاضر خودرو بي ام و X1 25i با توجه به پيشرفت تكنولوژي، سبك و همچنين امكانات ايمني دست خوش تغيير شده است. نسل پيشين اين خودرو با خود اصالت بي ام و را همراه داشت و محور محرك عقب اين خودرو را به جلو مي راند. اما نسل جديد اين مدل از سري 2 كه محور محرك جلو دارد، پيروي مي كند.

بررسي خودرو بي ام و X1 25i-01

از تجهيزات اين شاسي بلند مي توان به : چراغ هاي جلو از جنس LED، رينگ هاي 18 اينچي آلومينيومي، صندوق پران برقي، سيستم سرگرمي پيشرفته به همراه نمايشگر 6.5 اينچي، مسيرياب ماهواره اي و سيستم اطلاع رساني لحظه به لحظه  وضعيت ترافيك اشاره كرد. همچنين، تجهيزات ايمني اين خودرو شامل: 6 كيسه هوا، كنترل پايداري، سنسورهاي پارك، دوربين ديد عقب، سيستم پارك اتوماتيك، نوربالاي اتوماتيك و سيستم Driving Assist ( هشدار عبور از خط، هشدار برخورد از جلو و ترمز اضطراري) مي شود. در ضمن، اين خودرو توانست پنج ستاره ايمني را از موسسه ANCAP كسب كند.

 

جالب است بدانيد كه مدل ديزلي خودرو بي ام و X1  يك موتور 2 ليتري مجهز به توربوديزل دارد كه به جاي 147 اسب بخار ، در مدل جديد 187 اسب بخار نيرو توليد مي كند و به سيستم چهار چرخ محرك AWD مجهز مي شود. از طرفي، مدل بنزيني X1 به سيستم محور جلو مجهز است.

 

بررسي خودرو بي ام و X1 25i-02

 

خودرو بي ام و X1 25i  در تيپ ديگر به موتور قدرت مند تر بنزيني مجهز است كه 189 اسب بخار اكنون 229 اسب بخار نيرو توليد مي كند. اين مدل به سيستم چهار چرخ محرك مجهز مي شود و تجهيزاتي نظير: صندلي هاي برقي جلو مجهز به گرمكن، نمايشگر مجازي، دسترسي بدون كليد، صندوق پران برقي، رينگ هاي 19 اينچي آلومينيومي، فرمان اسپرت، مسيرياب ماهواره اي به همراه نمايشگر 8.8 اينچي را با خود به همراه دارد.

 

از جمله اپشن هاي تكي بي ام و X1 25i مي توان به: سيستم تعليق تطبيقي، كروز كنترل تطبيقي، صندلي هاي اسپرت به همراه گرمكن، گرمكن غربيلك فرمان، راديو ديجيتال و سانروف پاناراما اشاره كرد.

 

بررسي خودرو بي ام و X1 25i-04

 

بي ام و X1 جديد نسبت به نسخه قبلي خودرو جادار تري نيست و به طور معمول يم شاسي بلند جمع و جور به حساب مي آيد. فضاي صندلي جلو در اين مدل دلباز تر است و سرنشين ديد بهتري به بيرون دارد. صندلي هاي عقب نيز تا 13 سانتي متر قابليت جلو و عقب دارند وفضاي مناسب تري را نسبت به ديگر شاسي بلند هاي جمع و جور براي سرنشينان محيا مي كنند.

همچنين، فضاي بار در صندوق عقب 85 ليتر افزايش داشته و به 505 ليتر تغيير كرده است. صندلي هاي عقب به نسبت 40/20/40 تا مي شوند و فضاي بار در صندوق عقب را به 1550 ليتر افزايش مي دهند. درون كابين يك رابط 12 ولت وجود دارد و كنسول بزرگي در وسط براي قرار دادن اشيا وجود دارد. همچنين، جا ليواني با حجم يك بطري 1 ليتري بر روي درب ها تعبيه شده است.

 

گفتني است كه چيز جديد در درون كابين به چشم نمي خورد و همچنان اصالت بي ام و در آن حفظ شده است. رنگ داشبورد شكلاتي است و تزئيناتي از جنس چوب درون كابين مشاهده مي شود. صندلي هاي عقب اين خودرو نيز كمي خشك هستند.

 

پيشرانه بي ام و X1 25i را يك موتور 4 سيلندر 2 ليتري مجهز به توربوشارژر تامين مي كند كه قادر است 229 اسب بخار نيرو توليد كند و در كنار يك گيربكس 8 سرعته اتوماتيك قرار مي گيرد. شتاب صفر تا صد اين مدل 6.5 ثانيه برآورد شده است. جالب است بدانيد كه اين خودرو در رده ماشين هاي كم مصرف قرار مي گيرد و مصرف سوختي معادل 6.6 ليتر در سيكل تركيبي دارد.

 

بررسي خودرو بي ام و X1 25i-03

 

گيربكس 8 سرعته اين خودرو بسيار نرم و سريع كار تعويض دنده را انجام مي دهد و قادر است 340 نيوتن متر گشتاور به چرخ هاي جلو منتقل نمايد. مصرف سوخت موتور قوي تر در مدل X1 جديد حدود 7.2 ليتر در سيكل تركيبي برآورد شده است.

 

بي ام و X1 25i به هنگام سواري با كسي تعارف ندارد و سر بلند از پس طي مسير بر مي آيد. سيستم تعليق در اين خودرو قابل اعتماد است و رانندگي با رينگ هاي 19 اينچي لذت بخش است. فرمانپذيري اين خودرو دقيق و تا حدودي خشك است و بايد گفت كه فرمان به اشاره نك انگشتا نمي چرخد. رانندگي با اين خودرو خارج از شهر خوب و معقول است و تا حدود صداي رينگ هاي 19 اينچي به داخل راه مي يابد، اما در شهر كمي خشك به نظر مي رسد. با اين حال، نمي توان گفت كه سواري خوب و نرمي ندارد.

 

رانندگي با بي ام و X1 25i مانند سواري بر اسب شاخدار است. ايمني و  قوي و در عين حال چالاك سرنشينان را به مقصد مي رساند. شايد زيبايي جنبه ديگر اين خودرو در انتخاب باشد و X1 جديد به خوبي از پس اين ويژگي برآمده است. بي ام و X1 25i در نسخه جديد يك خودرو هوشمند تر است و به خوبي نقش يك ماشين شاسي بلند را ايفا مي كند.